کلمه جو
صفحه اصلی

blood type


معنی : گروه خون، گروه خونی تعیین کردن، نوع خون
معانی دیگر : گروه خونی، گروه خونی کسی را تعیین کردن

انگلیسی به فارسی

گروه خونی، نوع خون، گروه خونی تعیین کردن، گروه خون


گروه خونی (کسی را) تعیین کردن، گروه خون


انگلیسی به انگلیسی

• blood group, type of blood (o, ab, etc.)
a blood type is the same as a blood group.

اسم ( noun )
• : تعریف: see blood group.

مترادف و متضاد

گروه خون (اسم)
blood group, blood type

گروه خونی تعیین کردن (اسم)
blood group, blood type

نوع خون (اسم)
blood type

جملات نمونه

1. What blood type do you have?
[ترجمه ترگمان]تو چه نوع خونی داری؟
[ترجمه گوگل]چه نوع خون دارید؟

2. My blood type is O positive.
[ترجمه ترگمان]گروه خونی من O مثبت است
[ترجمه گوگل]نوع خون من مثبت است

3. But this option is complicated by her blood type.
[ترجمه ترگمان]اما این گزینه با نوع خون او پیچیده است
[ترجمه گوگل]اما این گزینه توسط نوع خون او پیچیده است

4. Autoantibodies of AIHA have blood type antigen specificity.
[ترجمه ترگمان]Autoantibodies of AIHA دارای ویژگی خونی گروه خونی هستند
[ترجمه گوگل]آنتیبادیهای خودکار AIHA دارای خاصیت آنتیژن خون هستند

5. Are blood type and surname irrespective?
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به نوع و نام خانوادگی شما؟
[ترجمه گوگل]آیا نوع خون و نام خانوادگی بدون توجه به آن است؟

6. There are four main blood types: A, B, AB and O and each blood type is either Rh positive or negative.
[ترجمه ترگمان]چهار نوع عمده خون وجود دارد: A، B، AB و O و هر نوع خون، یا منفی یا منفی است
[ترجمه گوگل]چهار نوع خون اصلی A، B، AB و O وجود دارد و هر نوع خون Rh مثبت یا منفی است

7. Objective : To investigate ABO blood type in kidney transplantation cases.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی نوع خون ABO در موارد پیوند کلیه
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نوع خون ABO در موارد پیوند کلیه

8. All patients and control ancestries were measured ABO blood type.
[ترجمه ترگمان]تمامی بیماران و ancestries کنترل از نوع خون اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]تمام بیماران و گروه های کنترل آن نوع خون ABO را اندازه گیری کردند

9. Every blood type is compatible with its own type.
[ترجمه ترگمان]هر نوع خونی با نوع خودش سازگار است
[ترجمه گوگل]هر نوع خون با نوع خود سازگار است

10. If plant blood coagulates, element and blood type photograph match, can produce following results: Subsidence of a swelling, antitoxic, obtain ideal weight and defer consenescence to wait.
[ترجمه ترگمان]اگر ترکیب خون گیاهی، عنصر و نوع خون نوع خون وجود داشته باشد، می تواند نتایج زیر را تولید کند: subsidence از ورم، antitoxic، بدست آوردن وزن ایده آل و تعویق انداختن consenescence برای انتظار
[ترجمه گوگل]اگر خون گیاهی هموگلوبین، عنصر و نوع خون عکس عکس، می تواند نتایج زیر تولید بی قرار شدن تورم، antitoxic، به دست آوردن وزن ایده آل و تحمل ترغیب برای منتظر بماند

11. People with the blood type AB are honest, and people with the blood type O are talkative.
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به گروه خونی AB صادق هستند و افراد با گروه خونی O پرگو هستند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به نوع خون AB صادق هستند و افراد مبتلا به نوع خون O صحبت می کنند

12. Blood type antigens may also affect the level of inflammatory proteins in a person's blood.
[ترجمه ترگمان]آنتی ژن نوع خون همچنین ممکن است بر سطح پروتیین های التهابی در خون فرد اثر بگذارد
[ترجمه گوگل]آنتی ژن های نوع خون همچنین ممکن است بر میزان پروتئین های التهابی در خون فرد تأثیر بگذارد

13. Write down your blood type in your Yellow Book.
[ترجمه ترگمان]نوع خون خود را در کتاب زرد خود بنویسید
[ترجمه گوگل]خون خود را در کتاب زرد خود بنویسید

14. Methods We conducted ABO blood type appraisal in the way of reciprocal stereotypy.
[ترجمه ترگمان]روش های ما ارزیابی نوع خون ABO را در روش of متقابل انجام دادیم
[ترجمه گوگل]روشها: در این مطالعه، روش ABO خون سنجی با روش stereotypy متقاطع انجام شد


کلمات دیگر: