1. I think it might be a corsage.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم یه گل باشه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این ممکن است یک دروغ باشد
2. But the necklace, or corsage - she did not know which - was heavy.
[ترجمه ترگمان]اما گردن بند، یا دست بند که نمی دانست کدام است
[ترجمه گوگل]اما گردنبند و یا گردنبند - او نمی دانست که - سنگین بود
3. Michael Kors' taupe knit with prom corsage over chestnut satin.
[ترجمه ترگمان]مایکل Kors taupe با گل prom روی ساتن chestnut گره زده بود
[ترجمه گوگل]تپه مایکل کورس با کت و شلوار مخصوص ساتن شاه بلوط بافته شده است
4. She wore her corsage of violets and primroses pinned to the lapel of her grey suit.
[ترجمه ترگمان]دسته گل بنفشه ای را که بر یقه کت و شلوار خاکستری او سنجاق شده بود، پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی زانوهایش از بنفشه و پریموسیها به لانه ای از کت و شلوار خاکستریش چسبیده بود
5. Hand knits corsage, cotton white liner, three layer cake type laminated.
[ترجمه ترگمان]او دست هایش را به طرف او پرتاب کرد و دست هایش را به طرف او دراز کرد
[ترجمه گوگل]کراوات دست کت و شلوار، پنبه سفید لاینر، نوع کیک سه لایه لمینیت
6. A bronze sequinned corsage, pinned on a black top teamed with a bronze sequinned skirt.
[ترجمه ترگمان]یک مدال برنز به نام corsage بر روی یک دسته سیاه نصب شده بود و یک دامن برنزی برنزی به دست داشت
[ترجمه گوگل]زنجیر برنز زنجیری که بر روی یک دستبند سیاه و سفید قرار دارد و با یک دامن برنزی تزیین شده است
7. Old Man Olsen was making a corsage of gardenias, just as he used to do.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد اولسون، همان طور که عادت داشت گل های گارد نیا را درست کرده بود
[ترجمه گوگل]پیرمرد اولسن، همانطور که قبلا به کار خود ادامه داده بود، یک جوراب باغی را ساخت
8. A bronze sequinned corsage, pinned on a black top, was teamed with a bronze sequinned skirt.
[ترجمه ترگمان]یک مدال برنز به نام corsage بر روی یک پیراهن مشکی نصب شده بود و با یک دامن sequinned برنزی به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]یک گردنبند تزیینی برنز، که در بالای یک سیاهپوست قرار دارد، با یک دامن برنزی تکه ای شده بود
9. My wife waved her corsage in time to the music.
[ترجمه ترگمان]زنم به موقع به آهنگ او دست تکان داد
[ترجمه گوگل]همسر من وقت خود را به موزیک می برد
10. It's a necklace so lavish it is almost a corsage.
[ترجمه ترگمان]این گردن بند تا حدی است که تقریبا یک گل است
[ترجمه گوگل]این یک گردنبند بسیار شیک است که تقریبا یک چوبک است
11. Straightening up, he came to our table, holding the other corsage in front of him.
[ترجمه ترگمان]پینه بزرگ بالا آمد و به طرف میز ما آمد و دست دیگرش را جلو او گرفت
[ترجمه گوگل]صاف کردن، او را به میز ما آمد، نگه داشتن سینه بند دیگر در مقابل او
12. Make sure you get me a small - size corsage, and it must be yellow.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که برام یه دسته گل کوچیک می گیری و باید زرد باشه
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که من یک سینه کوچک کوچک را انتخاب کرده ام و باید زرد باشد
13. How did you know that I love red roses and that I prefer a wrist corsage?
[ترجمه ترگمان]از کجا فهمیدی که من گل سرخ دوست دارم و من یکی از مچ دستت رو ترجیح میدم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می دانستید که من عاشق گل های قرمز هستم و من ترجیح می دهم یک سینه بند مچ؟
14. Yes, it is divided into several sections: overwear, light clothing, hosiery, swimwear, corsage and so on.
[ترجمه ترگمان]بله، به چند بخش تقسیم شده است: overwear، لباس سبک، hosiery، swimwear، corsage، و غیره
[ترجمه گوگل]بله، آن را به چند بخش لباس، لباس سبک، جوراب، لباس شنا، سینه بند و غیره تقسیم شده است