1. having cloven hooves
(در جانوران سم دار) دارای سم شکافدار
2. The devil was painted with horns and cloven hooves.
[ترجمه ترگمان]شیطان با شاخ و سم شکافته شده بود
[ترجمه گوگل]شیطان با شاخ ها و کوچه ها متصل شده بود
3. His shoes were off and his cloven hooves showered sparks across the concrete floor.
[ترجمه ترگمان]کفش هایش خاموش بود و سم شکافته او جرقه های روی زمین سیمانی می پاشید
[ترجمه گوگل]کفش هایش خاموش بود و کوه های بافندگی او در سراسر طبقه بتونی جرقه ای را می پوشیدند
4. When I spilled, she used to stamp her cloven hoof so daintily.
[ترجمه ترگمان]وقتی من سرازیر شدم، سم سم شکافته او را خیلی با ظرافت نشان می داد
[ترجمه گوگل]وقتی که من ریختم، او به طرز شگفت انگیزی تمساح کرد
5. Theirs are carefully placed slots made by cloven hooves, the ancient tread of wood-demons, Pan marks.
[ترجمه ترگمان]جای خود را با استفاده از سم شکافته و صدای قدم های باستانی از موجودات کهن - شیطان ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]آنها اسلات های با دقت قرار داده شده توسط کوس های بافته شده، تپه های باستانی چوب شیاطین، علائم پان هستند
6. The traitor displayed his cloven foot before long.
[ترجمه ترگمان]خائن پیش از آن پا شکافته او را نمایان ساخت
[ترجمه گوگل]خائن به مدت طولانی پای خود را نشان داد
7. And there appeared unto them cloven tongues as of fire It'sat upon each of them.
[ترجمه ترگمان]و به نظر می رسید که به نظر آنان زبان شکافته بر هر یک از ایشان نشسته بود
[ترجمه گوگل]و به زبان ایشان ظاهر شد به آتش از هر یک از آنها
8. Blame my cloven hooves, If I sink what does it prove, I'll always be your prey.
[ترجمه ترگمان]سم شکافته مرا سرزنش کن، اگر غرق بشم چی ثابت می کنه، من همیشه طعمه تو خواهم بود
[ترجمه گوگل]سرزنش گردن من، اگر من غرق شویم که ثابت می شود، من همیشه شکار شما می شود
9. The clear cloven Carrara mountains sent up their steadfast flame of marble summit into amber sky.
[ترجمه ترگمان]کوه های کم ارتفاع کارارا شعله steadfast از سنگ مرمر را به آسمان کهربایی گسیل داشتند
[ترجمه گوگل]کوههای کارارا به روشنی بافته شده، شعله مستحکم تر از سنگ مرمر را به آسمان بنفش فرستادند
10. The cloven hooves are sharp edged, elastic and concave.
[ترجمه ترگمان]سم ها تیز، لبه تیز، الاستیک و concave هستند
[ترجمه گوگل]کوچه های بریده شده دارای لبه تیز، الاستیک و مقعر هستند
11. Quite early in life the pirate showed the cloven foot when he used to rob children of their toys.
[ترجمه ترگمان]در اوایل زندگی، دزدان دریایی، هنگامی که برای دزدیدن بچه ها از اسباب بازی استفاده می کرد، پای شکافته خود را نشان می داد
[ترجمه گوگل]خیلی زود در زندگی دزدان دریایی، هنگام استفاده از بچه های اسباب بازی ها، پا را گرفتند
12. He finally betrayed his cloven foot.
[ترجمه ترگمان]بالاخره پای شکافته او را لو داد
[ترجمه گوگل]او سرانجام پا را از بین برد
13. Foot - and - mouth disease affects animals cloven hooves, such as cattle, pigs, deer, goats and sheep.
[ترجمه ترگمان]بیماری پا و دهان بر حیوانات سم داری مثل گاو، خوک، گوزن، بز و گوسفند تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]بیماری های دهان و دندان بر روی کپور های خوراکی مانند گاو، خوک، گوزن، بز و گوسفند تاثیر می گذارد
14. Foot and - mouth disease affects animals with cloven hooves, such as cattle, pigs, deer and sheep.
[ترجمه ترگمان]بیماری های پا و دهان بر حیوانات با سم شکافته، مثل گاو، خوک، گوزن و گوسفند تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]پا و - بیماری های دهان به حیوانات مبتلا به کپک های بافته شده مانند گاو، خوک، گوزن و گوسفند می شود