1. I went to the cloakroom in the first interval.
[ترجمه ترگمان]من برای اولین بار به رخت کن رفتم
[ترجمه گوگل]من برای اولین بار به رختکن رفتم
2. Imes removed his greatcoat from the cloakroom.
[ترجمه ترگمان]و پالتوی خود را از رخت کن بیرون آورد
[ترجمه گوگل]ایماس خیاطی او را از رختکن جدا کرد
3. Excuse me, where's the ladies' cloakroom?
[ترجمه ترگمان]ببخشید، رخت کن خانم ها کجاست؟
[ترجمه گوگل]ببخشید، رختکن خانم کجاست؟
4. He deposited his overcoat in the cloakroom.
[ترجمه ترگمان]پالتوی خود را در رخت کن گذاشت
[ترجمه گوگل]او پالتو را در رختکن گذاشت
5. I left my coat with the cloakroom attendant.
[ترجمه ترگمان]کتم رو با مستخدم رخت کن جا گذاشتم
[ترجمه گوگل]من کت خود را با همراهی گاوصندوق ترک کردم
6. That betraying look in her eyes in the cloakroom just now must have told him he'd won again.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که او دوباره به او گفته بود که دوباره برنده شده است
[ترجمه گوگل]این خیانت به چشم او در رختکن، فقط باید به او گفته شود که او مجددا پیروز شده است
7. There was a cloakroom too, if she remembered rightly, with a nice rosy brick floor that really paid for doing.
[ترجمه ترگمان]یک اتاق هم بود، اگر درست به یاد داشت، با آن کف آجری قرمز و قشنگ که واقعا برای انجام دادن آن پرداخته بود
[ترجمه گوگل]یک اتاق رختشویی نیز وجود دارد، اگر او به درستی به یاد داشته باشید، با یک کف آجری خوش رنگ که واقعا برای انجام آن پرداخت می شود
8. Leaving the box, she went to the cloakroom where she was violently and unexpectedly sick.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه جعبه را ترک کرد به رخت کن رفت که به شدت و به طور غیر منتظره مریض شده بود
[ترجمه گوگل]ترک جعبه، او به رختکن رفت که در آن او خشونت آمیز و غیر منتظره ای بیمار بود
9. Then she ran from the cloakroom, down the narrow dark passage and out into the night.
[ترجمه ترگمان]سپس از رخت کن بیرون دوید و در راهروی تاریک تاریک و تاریک شب ناپدید شد
[ترجمه گوگل]سپس او از رختکن رانده شد، عبور از تاریکی باریک و بیرون رفتن به شب
10. Until now, when one sat here in the cloakroom, surrounded by old raincoats, shaking as though struck down by fever.
[ترجمه ترگمان]تا این لحظه، وقتی کسی در رخت کن نشسته بود با کت و شلوار old که انگار تب کرده بود، می لرزید
[ترجمه گوگل]تا به حال، وقتی که یک نفر در رخت کن قرار گرفت، با بارانهای قدیمی احاطه شده بود، به طوری که با تب تکان می داد
11. And that dreadful woman in the ladies' cloakroom - no, that didn't bear thinking about.
[ترجمه ترگمان]و آن زن وحشتناک در رخت کن خانم ها - نه، این اصلا به فکر کردن نبود
[ترجمه گوگل]و این زن وحشتناک در رختکن خانم ها - نه، که فکر نمی کرد
12. I take the mug out to the cloakroom and tip the dusty brown nothingness away down the sink.
[ترجمه ترگمان]من لیوان را به رخت کن می برم و به پوچی قهوه ای رنگ کثیف و گرد و خاکی که در حال غرق شدن است اشاره می کنم
[ترجمه گوگل]من عطر را به حیاط خلوت می برم و قهوه ای غلیظ قهوه ای را پایین می اندازم
13. By November 1958 there was nothing in the cloakroom.
[ترجمه ترگمان]تا نوامبر ۱۹۵۸ در the چیزی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]تا نوامبر 1958 هیچ چیز در اتاق رختشویی وجود نداشت
14. No one used the cloakroom where Jarvis's grandfather had hanged himself and no grown-up person ever would.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از رخت کن که پدربزرگ جارو یس خودش را دار زده بود استفاده نکرده بود
[ترجمه گوگل]هیچ کس از اتاق رختشویی که پدربزرگ Jarvis خود را به دار آویخته بود و هیچ فرد بالغی استفاده نکرد
15. She presides over the cloakroom, which is in a hallway under the stairs of the adjacent building.
[ترجمه ترگمان]او بر cloakroom نظارت می کند که در راهرو زیر پلکان ساختمان کناری قرار دارد
[ترجمه گوگل]او برروی رختکن، که در راهروهای زیر پله های ساختمان مجاور است، سرپرستی می کند