کلمه جو
صفحه اصلی

boarder


معنی : شاگرد شبانه روزی
معانی دیگر : (ارتش) کسی که سوار (به کشتی و هواپیما و غیره) می شود، مامور حمله به کشتی دشمن و تصرف آن، کسی که در پانسیون زندگی می کند، کسی که اتاق با غذا کرایه کرده

انگلیسی به فارسی

شاگرد شبانه‌روزی


سرپرست، شاگرد شبانه روزی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who is housed and supplied with meals.

• resident; person receiving lodging and meals for pay
a boarder is a pupil who lives at school during term time.

مترادف و متضاد

شاگرد شبانه روزی (اسم)
boarder

lodger


Synonyms: paying guest, guest, roomer, diner, patron, renter, visitor


Antonyms: host, landlord, hostess


جملات نمونه

1. Sue was a boarder at Benenden.
[ترجمه ترگمان]سو، شبانه روزی در Benenden بود
[ترجمه گوگل]سو سواری در بنندن بود

2. This school has 300 boarders and 150 day pupils.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه ۳۰۰ boarders و ۱۵۰ دانش آموز دارد
[ترجمه گوگل]این مدرسه دارای 300 مرز و 150 روز دانش آموز است

3. Students were to be taken in as boarders, having been recommended by a respectable person who knew them or their families.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان را به عنوان پانسیون رها کرده بودند و از طرف اشخاص محترمی که آن ها را می شناختند یا خانواده هایشان را می شناختند، توصیه می شد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان باید به عنوان پناهنده ها انتخاب شوند، که توسط یک شخص محترم توصیه می شود که آنها یا خانواده های آنها را می دانستند

4. Roughly half of them were weekly boarders.
[ترجمه ترگمان] تقریبا نصف اونا boarders هفتگی بودن
[ترجمه گوگل]تقریبا نیمی از آنها مجاور هفتگی بودند

5. He shouted directions to the boarders, and, when they were ignored, he shouted contrary orders.
[ترجمه ترگمان]خطاب به پانسیون رها خطاب به پانسیون رها فریاد کشید: و هنگامی که آن ها را نادیده می گرفتند برخلاف دستور فریاد می کشید
[ترجمه گوگل]او مسیرها را به سرحدات فریاد زد و هنگامی که آنها نادیده گرفته شدند، او بر خلاف دستورات فریاد زد

6. Even today, most of its 300odd boarders are orphans or homeless children.
[ترجمه ترگمان]حتی امروزه، اغلب ۳۰۰ boarders عجیب و غریب کودک یتیم یا بی خانمان هستند
[ترجمه گوگل]حتی امروزه، بیشتر ساکنین آن 300 دود کودکان یتیم یا بی خانمان هستند

7. In the second car came all the boarders, little ladies with pastel waves and bright anxious eyes.
[ترجمه ترگمان]در واگن دوم، همه پانسیون رها، زنان کوچک با امواج pastel و چشمان نگران، به راه افتادند
[ترجمه گوگل]در ماشین دوم تمام سرنشینان، خانم های کوچک با امواج پاستیل و چشم های مضطرب روشن شدند

8. Boarders live in the plainest of rooms, kept in pristine condition.
[ترجمه ترگمان]boarders در ساده ترین اتاق ها زندگی می کنند و در شرایط اولیه نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]boarders در روشن ترین اتاق ها زندگی می کنند، در شرایط بکر نگه می دارد

9. It was not a comfortable environment for the boarders, but its very shabbiness made it liveable in.
[ترجمه ترگمان]برای پانسیون رها یک محیط راحت نبود، بلکه برای قابل سکونت و قابل سکونت بود
[ترجمه گوگل]این یک محیط راحت برای صاحبخانه نبود، اما بسیار شفافیت آن، قابل استفاده بود

10. Once a boarder falls with his head under the snow, it becomes difficult to disengage the bindings, the article said.
[ترجمه ترگمان]این مقاله می گوید که پس از افتادن یک قایقران در زیر برف، حل کردن the دشوار می شود
[ترجمه گوگل]این مقاله در ادامه می گوید: هنگامی که یک سرنشین با سر خود در زیر برف می افتد، برای جدا کردن اتصالات سخت می شود

11. Many of the pupils were boarders so part of the duties included supervising the compound where the students lived.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان پانسیون رها شده بودند و به محل زندگی دانشجویان نظارت می کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانش آموزان مرزی بودند و بخشی از وظایف شامل نظارت بر محل زندگی دانشجویان بود

12. Boarder issues roused great controversy among many countries.
[ترجمه ترگمان]مسائل boarder بحث های زیادی را در میان بسیاری از کشورها برانگیخت
[ترجمه گوگل]مسائل مربوط به مسکن در میان بسیاری از کشورها بحث برانگیز است

13. The term the director boarder is 4 years. Re - election should be at the expiration the term.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح the مدیر ۴ سال است انتخاب مجدد باید در انقضای دوره باشد
[ترجمه گوگل]اصطلاح مدیر ارشد 4 سال است مجددا انتخابات باید در تاریخ انقضا باشد

14. It was Mr. Klipspringer, the " boarder. "
[ترجمه ترگمان]آقای کلیپ اسپری نگر، \"boarder\" بود
[ترجمه گوگل]این آقای Klipspringer، 'sierer بود '

15. Admittedly, the boarder - look is somewhat girly, and does not really suit an adult woman.
[ترجمه ترگمان]مسلما، ظاهر boarder کمی دخترانه است، و واقعا برای یک زن بزرگ سال مناسب نیست
[ترجمه گوگل]بطور قابل توجهی، سایبان - نگاه تا حدودی دخترانه است، و واقعا به یک زن بالغ متناسب نیست

The boarders were all arrested.

دشمنانی که وارد کشتی شده بودند همه دستگیر شدند.



کلمات دیگر: