کلمه جو
صفحه اصلی

bodyguard


معنی : محافظ، مستحفظ شخص، گارد مخصوص
معانی دیگر : نگهبان شخصی، محافظ شخصی، جان پاس، نگهبان، موکب، هنگ ویژه

انگلیسی به فارسی

گارد مخصوص، محافظ شخص، نگهبان شخص


محافظ شخصی، محافظ، مستحفظ شخص، گارد مخصوص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person, often armed, who is employed to protect an individual or group from bodily harm.
مشابه: escort

• provide with a bodyguard; act as a bodyguard
one who is hired to protect a person
someone's bodyguard is the person or group of people employed to protect them.

مترادف و متضاد

محافظ (اسم)
guardian, watchman, guard, bodyguard, preserver, surveillant

مستحفظ شخص (اسم)
bodyguard

گارد مخصوص (اسم)
bodyguard

protector


Synonyms: bouncer, escort, guardian, minder, muscle, praetorian, security guard


جملات نمونه

1. The bodyguard was killed while checking the president's car for booby traps.
[ترجمه ترگمان]محافظ وی در حین بازرسی خودروی رئیس جمهور برای تله های انفجاری کشته شد
[ترجمه گوگل]محافظ شخصی هنگام چک کردن ماشین رئیس جمهور برای تله های بمب گذاری شده کشته شد

2. He keeps a bodyguard of ten men.
[ترجمه ترگمان]اون محافظ ده نفر رو نگه میداره
[ترجمه گوگل]او محافظ ده مرد را نگه می دارد

3. His bodyguard was armed with a pistol.
[ترجمه ترگمان]bodyguard مسلح به اسلحه بود
[ترجمه گوگل]محافظ او با یک تپانچه مسلح شده بود

4. "The Bodyguard" is a fairly bog-standard thriller.
[ترجمه ترگمان]\"گارد\" یک فیلم هیجان انگیز استاندارد است
[ترجمه گوگل]'محافظ' یک تریلر نسبتا خشمگین استاندارد است

5. A personal bodyguard had been assigned to her.
[ترجمه ترگمان]یک محافظ شخصی به او واگذار شده بود
[ترجمه گوگل]محافظ شخصی به او اختصاص داده شده است

6. The Queen's bodyguard is standing at the entrance.
[ترجمه ترگمان]محافظ ملکه در ورودی ایستاده
[ترجمه گوگل]محافظ ملکه در ورودی ایستاده است

7. She has to have an armed bodyguard wherever she goes.
[ترجمه ترگمان]اون باید به هر جایی که بره محافظ مسلح داشته باشه
[ترجمه گوگل]او باید در هر کجا که می رود، یک نگهبان مسلح داشته باشد

8. The President's bodyguard is / are armed.
[ترجمه ترگمان]محافظ رئیس جمهور است \/ مسلح است
[ترجمه گوگل]محافظ رئیس جمهور مسلح است

9. She has her own personal secretary/bodyguard/fitness instructor.
[ترجمه ترگمان]او مربی شخصی خود \/ محافظ تناسب اندام خود را دارد
[ترجمه گوگل]او مربی شخصی / محافظ شخصی / تناسب اندام دارد

10. The King had brought his own bodyguard of twenty armed men.
[ترجمه ترگمان]پادشاه محافظ شخصی بیست نفر از افراد مسلح را باخود آورده بود
[ترجمه گوگل]پادشاه محافظ خود را از بیست مرد مسلح به ارمغان آورد

11. Down the corridor, a bodyguard has opened a private door, leading directly to his three-room office complex.
[ترجمه ترگمان]یک محافظ در پایین راهرو یک در خصوصی را باز کرده است که مستقیما به مجتمع اداری سه اتاق وی منتهی می شود
[ترجمه گوگل]در پایین راهرو، محافظ یک درب خصوصی را باز کرده و به طور مستقیم به مجتمع اداری سه اتاق خود هدایت می کند

12. Kleomenes came, with a bodyguard, and with his backing Isagoras took proceedings against Kleisthenes.
[ترجمه ترگمان]Kleomenes با یک محافظ از آنجا بیرون آمد و با پشتیبانی او اقدامات علیه Kleisthenes را انجام داد
[ترجمه گوگل]Kleomenes آمد، با محافظ، و با حمایت او Isagoras در برابر Kleisthenes دادگاه

13. The presence of a bodyguard was a constant reminder of the invisible veil which separated her from her family and friends.
[ترجمه ترگمان]حضور یک محافظ نشانگر آن حجاب نامریی بود که او را از خانواده و دوستانش جدا می کرد
[ترجمه گوگل]حضور محافظ یک یادآوری ثابت از حجاب نامرئی بود که او را از خانواده و دوستانش جدا کرد

14. Maybe you should hire a bodyguard.
[ترجمه ترگمان] شاید بهتر باشه یه بادیگارد استخدام کنی
[ترجمه گوگل]شاید شما باید یک محافظ شخصی را استخدام کنید

15. Being the President's bodyguard is obviously a hazardous occupation.
[ترجمه ترگمان]بودن به عنوان محافظ رئیس جمهور قطعا یک اشغال خطرناک است
[ترجمه گوگل]محافظ رئیس جمهور، بدیهی است که اشغال خطرناکی است

16. They are the devil's body guard, and if the soldiers of any army are as faithful as they are, their commanders are well served.
[ترجمه ترگمان]نگهبانان بدن شیطان هستند، و اگر سربازان هر ارتش به اندازه آن ها وفادار باشند، فرماندهان آن ها به خوبی خدمت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها نگهبان بدن شیطان هستند، و اگر سربازان هر ارتش وفادار باشند، فرماندهان آنها به خوبی خدمت می کنند

17. I was very glad that I had a "body guard".
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشحال بودم که یه محافظ بدن دارم
[ترجمه گوگل]من بسیار خوشحالم که من یک نگهبان بدن داشتم

18. Aobama's body guard disclosed that Aobam is going resign his position of being the US president.
[ترجمه ترگمان]نگهبان بدن Aobama فاش کرد که Aobam در حال استعفا از موقعیت رئیس جمهور ایالات متحده است
[ترجمه گوگل]محافظ بدن Aobama افشا کرد که اوبام قصد دارد استعفا دهد و او را به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب کند

19. The new Beefeater's full job title will be "Yeoman Warder of Her Majesty's Royal Palace and Fortress the Tower of London, and Members of the Sovereign's Body Guard of the Yeoman Guard Extraordinary".
[ترجمه ترگمان]عنوان شغل جدید Beefeater \"Yeoman Warder از کاخ سلطنتی اعلیحضرت و دژ لندن و اعضای گارد ملی گارد Yeoman فوق العاده\" خواهد بود
[ترجمه گوگل]عنوان کامل عنوان Beefeater خواهد بود 'Yeoman Warder از کاخ سلطنتی و سلطنتی وی در برج لندن و اعضای محافظ بدن حاکم یونایتد گارد فوق العاده' '

20. Protector of the young King Edward VI, the Duke was delighted to confer this privilege of being extraordinary members of the King's closest Body Guard whose origin dated back to 148
[ترجمه ترگمان]دوک، شاه ادوارد ششم، از اعطای این امتیاز به اعضای فوق العاده گارد تن که مبدا آن به ۱۴۸ می رسید، بسیار خشنود بود
[ترجمه گوگل]محافظ از پادشاه جوان ادوارد VI، دوک خوشحال بود که این امتیاز را به اعضای فوق العاده نزدیک ترین پادشاه بدن پادشاه که مبدأ آن به 148

21. As the personal Protector of the young King Edward VI, the Duke was delighted to confer this privilege of being extraordinary members of the King's closest Body Guard whose origin dated back to 148
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سرپرست امور شخصی شاه ادوارد ششم، دوک خوشحال بود که این امتیاز را به اعضای فوق العاده نزدیک ترین گارد بدن که مبدا آن به ۱۴۸ می رسید، اعطا کند
[ترجمه گوگل]به عنوان محافظ شخصی پادشاه جوان ادوارد VI، دوک خوشحال بود که این امتیاز را به اعضای فوق العاده نزدیکترین پادشاه بدن پادشاه که مبدأ آن به 148

22. And if the mountain of snow enshrouding the storage rooms isn't enough protection, what better body guard than one of nature's biggest beasts.
[ترجمه ترگمان]و اگر کوه برف، اتاق های انبار برای محافظت کافی نیست، چه بهتر از یکی از بزرگ ترین حیوانات طبیعت
[ترجمه گوگل]و اگر کوه برف از اتاق های ذخیره سازی محافظت کند، حفاظت از بدن بهتر از یکی از بزرگترین حیوانات طبیعت است

Most famous actors hire bodyguards.

اکثر هنرپیشگان معروف نگهبان شخصی استخدام می‌کنند.


پیشنهاد کاربران

محافظ

محافظ شخصی

bodyguard ( عمومی )
واژه مصوب: جان‏پاس
تعریف: محافظ شخصی


کلمات دیگر: