1. a disorderly desk
میز تحریر نامرتب
2. a disorderly heap of paper
توده ای کاغذ درهم و برهم
3. the workers' disorderly demonstrations
تظاهرات پرآشوب کارگران
4. his hair was a disorderly yellow mop
موی سرش همچون زمین شوی ژولیده و زرد رنگ بود.
5. The police scattered the disorderly crowd.
[ترجمه ترگمان]پلیس جمعیت نامنظم را پراکنده ساخت
[ترجمه گوگل]پلیس جمعیتی ناسازگار را پراکنده کرد
6. Once this dial the disorderly my heartbeat, now how could I forget you.
[ترجمه ترگمان]به محض این که این شماره ضربان قلبم را مختل کرد، حالا چطور می توانستم تو را فراموش کنم
[ترجمه گوگل]هنگامی که این شماره گیری ضربان قلب من آشفته، در حال حاضر چگونه می توانم شما را فراموش کرده ام
7. Mr Ling was acquitted of disorderly behaviour by magistrates.
[ترجمه ترگمان]آقای لینگ از رفتار غیر قانونی قضات تبرئه شد
[ترجمه گوگل]آقای لینگ از رفتارهای ناسالم توسط دادگاهها تبرئه شد
8. He was arrested for disorderly conduct.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر رفتار نامنظم دستگیر شده بود
[ترجمه گوگل]او برای رفتار ناسازگار دستگیر شد
9. It's a disorderly sort of a house with books and papers lying around everywhere.
[ترجمه ترگمان]این خانه یک خانه خرابه است که کتاب ها و کاغذها در همه جا پخش و پلا هستند
[ترجمه گوگل]این یک نوع ناسازگارانه از یک خانه با کتاب ها و مقالات است که در اطراف همه جا هستند
10. Miller was fined $700 for being drunk and disorderly aboard a plane in October.
[ترجمه ترگمان]در ماه اکتبر میلر به خاطر مست شدن و خارج شدن از هواپیما ۷۰۰ دلار جریمه شد
[ترجمه گوگل]میلر 700 دلار برای مست و ناراحتی در هواپیما در ماه اکتبر جریمه شد
11. A drunk and disorderly can clattered on a grating.
[ترجمه ترگمان]مست و ژولیده می توانند با صدای بلند از یک پنجره عبور کنند
[ترجمه گوگل]مست و ناسازگار می تواند بر روی گریت خیره شود
12. You have to understand the disorderly conduct statute. . . .
[ترجمه ترگمان] تو باید درک کنی که قوانین نامنظم قانون
[ترجمه گوگل]شما باید از قانون رفتار رفتارهای ناسالم مطلع شوید
13. The next time he was found drunk and disorderly he'd have had it.
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد که مست و آشفته بود، آن را به دست آورده بود
[ترجمه گوگل]دفعه بعد او مست و ناسازگار بود که می خواست آن را داشته باشد
14. Her hair was disorderly, and the color of her skin was bluish black, which is a sign of incurable leprosy.
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده بود و رنگ پوستش به رنگ آبی مایل به آبی مایل به جذام بود
[ترجمه گوگل]موهایش بی اختیار بود و رنگ پوست او سیاه و سفید بود که نشانه ای از جهش ناگهانی است
15. Makarenko was not alone in the disorderly climate of 1922 in thinking on these lines.
[ترجمه ترگمان]Makarenko در آب و هوای آشفته سال ۱۹۲۲ به تنهایی در فکر این خطوط نبود
[ترجمه گوگل]مکارنکو تنها در شرایط آب و هوایی ناسالم سال 1922 در تفکر در این خطوط تنها نیست