کلمه جو
صفحه اصلی

existent


معنی : موجود، هست
معانی دیگر : هستی مند، باقی

انگلیسی به فارسی

موجود، هست


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: living or having being; existing.
مشابه: alive, animate, extant, life, living

(2) تعریف: occurring in the present.
مشابه: actual, current, extant, living, prevailing
اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing having existence.

• existing, having being, alive

مترادف و متضاد

موجود (صفت)
ready, present, stock, available, handy, going, real, existing, existent, extant

هست (صفت)
existent

جملات نمونه

1. one of the existent copies of that old book
یکی از نسخه های موجود آن کتاب قدیمی

2. Their remedy lay within the range of existent technology.
[ترجمه ترگمان]درمان آن ها در محدوده فن آوری موجود قرار داشت
[ترجمه گوگل]درمان آنها در محدوده تکنولوژی موجود قرار دارد

3. This carving is believed to be the only existent image of Saint Frideswide.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که این کنده کاری تنها تصویر موجود از سن Frideswide است
[ترجمه گوگل]بر این باورند که این حکاکی تنها تصویر موجود از Saint Frideswide است

4. The self is the only knowable existent.
[ترجمه ترگمان]خود تنها موجود شناخته شده ای است
[ترجمه گوگل]خود تنها موجود شناخته شده است

5. Science deals with the existent, real, concrete and functional images.
[ترجمه ترگمان]علم با تصاویر موجود، واقعی، عینی و کاربردی سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]علم با تصاویر موجود، واقعی، بتنی و عملکردی برخورد می کند

6. Now all possibilities, as possibilities, are necessarily existent.
[ترجمه ترگمان]اکنون همه احتمالات، به عنوان امکان، لزوما وجود ندارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه امکانات، به عنوان امکانات، لزوما وجود دارد

7. Aim at current existent problems and defects in visual approach slope indicator, a new Precision Approach Path instruction method has studied.
[ترجمه ترگمان]هدف در مورد مشکلات موجود فعلی و نقص های موجود در شاخص شیب روش دیداری یک روش دستورالعمل روش دقت جدید مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]هدف از انجام مسائل موجود موجود و نقص در شاخص شیب بصری بصری، روش جدید روش دقیق روش مسیریابی مورد مطالعه قرار گرفته است

8. Only when carry out the change in existent cogitate style according to times, can people promote the practice course and arise the living conditions with a greater force.
[ترجمه ترگمان]تنها زمانی که تغییرات سبک cogitate موجود را با توجه به زمان انجام دهید، افراد می توانند روند تمرین را ارتقا دهند و شرایط زندگی را با نیرویی بیشتر ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که تغییر در شیوه ای که در زمان حال وجود دارد، با توجه به زمان، می تواند مردم را ارتقاء دوره تمرین و شرایط زندگی را با نیروی بیشتر افزایش دهد

9. It is especially useful in disposing existent oil storage tank foundations.
[ترجمه ترگمان]این امر به ویژه در دفع بنیادهای مخزن ذخیره سازی نفت موجود مفید است
[ترجمه گوگل]این به ویژه در تخریب بنیادهای ذخیره مخزن نفت موجود است

10. Aiming at the existent problems of the electrohydraulic servosystem of hydraulic turbine governor, a new scheme on this system is worked out.
[ترجمه ترگمان]با بررسی مشکلات موجود در سیستم توربین هیدرولیکی، یک طرح جدید در این سیستم ارائه شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به مشکلات موجود در سیستم سرویسی الکترو هیدرولیک فرماندار توربین هیدرولیک، یک طرح جدید در این سیستم کار می کند

11. On the basis of no changing existent soft switching process it improves the performance of existent soft switching technique, reduces the probability of talk off and can raise communication quality.
[ترجمه ترگمان]براساس هیچ تغییر روش سوئیچینگ نرم موجود، عملکرد تکنیک سوئیچینگ نرم موجود بهبود می یابد، احتمال حرف زدن را کاهش می دهد و می تواند کیفیت ارتباطات را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بر اساس هیچ تغییر فرآیند سوئیچینگ موجود، عملکرد کلی تکنولوژی سوئیچینگ موجود را بهبود می بخشد، احتمال صحبت کردن را کاهش می دهد و می تواند کیفیت ارتباط را افزایش دهد

12. The period, the actuality, the existent problem and the perfection of sustentation to student in Chinese colleges and universities are considered in this paper.
[ترجمه ترگمان]دوره، واقعیت، مشکل موجود و کمال of به دانش آموزان در دانشکده های چینی و دانشگاه ها در این مقاله در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]این دوره، واقعیت، مشکل موجود و کمال قاطعیت دانشجویان در کالج ها و دانشگاه های چینی در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است

13. With the guidance of these existent methods, a novel method for identification of molecular subsequences based on fast walsh transform is presented .
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این روش های موجود، یک روش جدید برای شناسایی of مولکولی بر پایه تبدیل سریع walsh ارائه شده است
[ترجمه گوگل]با هدایت این روش های موجود، یک روش جدید برای شناسایی متعلقات مولکولی بر مبنای تبدیل سریع والش ارائه شده است

14. Functions of respiration and deglutition are good but existent hoarseness.
[ترجمه ترگمان]وظایف تنفس و تنفس خوب هستند اما hoarseness موجود هستند
[ترجمه گوگل]توابع تنفس و انعقاد خوبی هستند اما خفگی وجود دارند

one of the existent copies of that old book

یکی از نسخه‌های موجود آن کتاب قدیمی


پیشنهاد کاربران

حاضر


کلمات دیگر: