کلمه جو
صفحه اصلی

bondservant


معنی : غلام، بنده، زر خرید، برده بدون مزد و اجرت
معانی دیگر : کسی که رسما متعهد بود (معمولا به خاطر بدهی) مدت معینی بیگاری و نوکری کند، برده، غلام، بنده، برده بدون مزد واجرت، زر خرید

انگلیسی به فارسی

کسی که به‌طور رسمی متعهد باشد (به‌طور معمول به‌دلیل بدهی) مدت معینی بیگاری و نوکری کند


بنده، برده، بیگار


متعهد، غلام، بنده، زر خرید، برده بدون مزد و اجرت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who is bound as a slave or serf.

(2) تعریف: one who is bound to service without pay.

• slave, one bound to service without pay

مترادف و متضاد

غلام (اسم)
bondsman, peon, bondman, slave, bondservant, lad, serf, vassal, thrall, page, galley slave

بنده (اسم)
servant, slave, bondservant, vassal, thrall, helot, villein

زر خرید (اسم)
slave, bondservant

برده بدون مزد و اجرت (اسم)
bondservant


کلمات دیگر: