1. It was obvious she was angling for sympathy.
[ترجمه ترگمان]واضح بود که او برای همدردی وسوسه شده بود
[ترجمه گوگل]واضح بود که او برای همدردی قصد داشت
2. Both sea fishing and fresh water angling are available in the locality.
[ترجمه ترگمان]هر دو ماهیگیری دریایی و آب تازه در محل موجود هستند
[ترجمه گوگل]هر دو ماهیگیری دریایی و ماهیگیری آب شیرین در این منطقه در دسترس هستند
3. Fishing rights are held by the local angling club.
[ترجمه ترگمان]حقوق ماهیگیری به وسیله باشگاه ماهیگیری محلی برگزار می شود
[ترجمه گوگل]حقوق ماهیگیری توسط باشگاه ماهیگیری محلی برگزار می شود
4. She was angling for an invitation.
[ترجمه ترگمان] اون برای یه دعوت نامه گرفته بود
[ترجمه گوگل]او برای یک دعوت دعوت شده بود
5. She's angling for an invitation to the party.
[ترجمه ترگمان]او برای یک دعوت نامه به مهمانی دعوت شده است
[ترجمه گوگل]او برای دعوت به مهمانی دعوت شده است
6. It sounds as if he's just angling for sympathy.
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسد که انگار فقط برای همدردی وسوسه می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد به نظر می رسد که او فقط برای همدردی به دنبال دارد
7. He's clearly angling for a job/an invitation.
[ترجمه ترگمان]او به وضوح برای یک شغل \/ دعوت کار می کند
[ترجمه گوگل]او به طور شگفت انگیز برای یک شغل / دعوت نامه است
8. Try angling the camera for a more interesting picture.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید دوربین را برای یک تصویر جالب تر دور نگه دارید
[ترجمه گوگل]دوربین را برای یک تصویر جالب تر از دوربین استفاده کنید
9. He loves ( to go ) angling on a fine summer day.
[ترجمه ترگمان]او عاشق (رفتن)در یک روز زیبای تابستانی است
[ترجمه گوگل]او دوست دارد (برای رفتن) ماهیگیری در یک روز خوب در تابستان
10. She was obviously angling for an invitation.
[ترجمه ترگمان] اون مشخصا یه دعوت نامه رو گرفته بود
[ترجمه گوگل]او به وضوح برای دعوت نامه ماهیگیری بود
11. The road twisted, two lanes of blacktop angling back and forth up the side of the mountain.
[ترجمه ترگمان]جاده پیچ خورد و دو جاده آسفالت جاده را به عقب و جلو در پیش گرفت
[ترجمه گوگل]جاده پیچیده شده، دو خط از blacktop مشغول به عقب و جلو سمت کوه
12. Angling the powerhead towards the heater will ensure good circulation around it.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن powerhead نسبت به گرم کن، گردش خوب در اطراف آن را تضمین خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قایقرانی به سمت بخاری گردش می کند گردش گردش خوبی در اطراف آن را تضمین می کند
13. Adopt your normal posture by angling forward from the waist and sitting slightly through the knees.
[ترجمه ترگمان]حالت طبیعی خود را با دور زدن از کمر و نشستن کمی روی زانوها به کار ببرید
[ترجمه گوگل]منظره طبیعی خود را با چرخاندن به جلو از کمر و کمی از طریق زانو نشستید
14. Ward was angling across the slope above to cut him off.
[ترجمه ترگمان]وارد شد تا او را از زمین جدا کند
[ترجمه گوگل]بخش در سراسر شیب بالا قدم زد تا او را قطع کند
15. This sort of attitude does angling no good at all.
[ترجمه ترگمان]این طرز برخورد هیچ فایده ای ندارد
[ترجمه گوگل]این نوع نگرش کار خوبی ندارد