1. The troops were dispirited and disorganised.
[ترجمه ترگمان]سربازها درهم ریخته و درهم ریخته بودند
[ترجمه گوگل]سربازان دچار ناتوانی و بی نظمی بودند
2. She refused to be dispirited by her long illness.
[ترجمه ترگمان]او از بیماری طولانی خود ناراضی به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]او از بیماری طولانیمدت خود رنج می برد
3. It was a really dispirited day.
[ترجمه ترگمان]واقعا روز بدی بود
[ترجمه گوگل]این یک روز واقعا محرک بود
4. He looked so dispirited I took pity on him.
[ترجمه ترگمان]به قدری ناراحت به نظر می رسید که دلم به حال او می سوخت
[ترجمه گوگل]او به طرز محکمی نگاه کرد و از او دلداری داد
5. At last, dispirited and weary, they gave up the search.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، خسته و کوفته، جستجو را ول کردند
[ترجمه گوگل]در نهایت، ناامید و خسته، آنها جستجو را ترک کردند
6. It was a bit dispiriting to see so few people arriving for the meeting.
[ترجمه ترگمان]دیدن این همه آدم که برای جلسه می آمدند کمی dispiriting بود
[ترجمه گوگل]کمی مشتاق بود تا چند نفر را که برای جلسه آمده بودند ببینند
7. Our lack of progress is very dispiriting.
[ترجمه ترگمان]عدم پیشرفت ما بسیار پیچیده است
[ترجمه گوگل]کمبود پیشرفت ما بسیار نگران کننده است
8. It's very dispiriting for anyone to be out of a job.
[ترجمه ترگمان]این به خاطر هر کسی که از شغل خارج بشه خیلی dispiriting
[ترجمه گوگل]برای هر کسی که از کار بیفتد، بسیار نگران کننده است
9. I left eventually at six o'clock feeling utterly dispirited and depressed.
[ترجمه ترگمان]سرانجام ساعت شش به کلی افسرده و افسرده شدم
[ترجمه گوگل]من در نهایت در شش ساعت باقی ماندم و کاملا افسرده و افسرده شدم
10. She looked tired and dispirited.
[ترجمه ترگمان]خسته و افسرده به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او خسته و محو شد
11. Older people can quickly become dispirited and depressed by chronic illness.
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند به سرعت از بیماری مزمن افسرده و افسرده می شوند
[ترجمه گوگل]افراد مسن تر می توانند به سرعت مبتلا به بیماری مزمن دچار افسردگی و افسردگی شوند
12. Pernkopf returned to Vienna a broken and dispirited man.
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به وین دل شکسته و دل شکسته به وین بازگشت
[ترجمه گوگل]Pernkopf بازگشت به وین مرد شکسته و تحریک شده است
13. The passengers made a dispirited trio as they approached Dunbar Castle.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به دان Dunbar Castle نزدیک می شدند، مسافران یک گروه سه نفری گرفته و افسرده می ساختند
[ترجمه گوگل]مسافران سه نفر را به سمت قلعه دانبور راندند
14. This results in dispirited performances, sometimes marred by feigned injuries.
[ترجمه ترگمان]این منجر به نمایش های dispirited شده و گاهی براثر جراحات مصنوعی خراب می شود
[ترجمه گوگل]این نتیجه در اجرای خستگی ناپذیر، گاهی اوقات توسط آسیب های ظریف آسیب دیده است