1. a monstrous bridge over that frothy, angry river
پل غول پیکری بر روی آن رودخانه ی کف آلود و خشمگین
2. a monstrous fetus
جنین ناقص الخلقه
3. a monstrous watermelon which is in the shape of a large pyramid!
هندوانه ی عجیب الخلقه که به شکل هرم بزرگی است !
4. his monstrous shoes
کفش های عظیم او
5. the monstrous crimes of ali asghr the killer
جنایات هولناک علی اصغر قاتل
6. it is monstrous to treat women like that
آنچنان رفتار نسبت به زنان وحشیانه است.
7. a building of monstrous proportions
ساختمانی با ابعاد غول آسا
8. The illustrations show monstrous beasts with bodies like bears and heads like tigers.
[ترجمه ترگمان]تصاویر حیوانات غول آسا با بدن های مثل خرس و سر و کله شبیه به ببرها را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]تصاویر نشان می دهد جانوران هیولا با بدن مانند خرس و سر مانند ببر
9. She endured the monstrous behaviour for years.
[ترجمه ترگمان]سال ها بود که این رفتار monstrous را تحمل می کرد
[ترجمه گوگل]او رفتارهای هیجان انگیز را برای سالها تحمل کرد
10. They complain that the monstrous edifices interfere with television reception.
[ترجمه ترگمان]از این که the غول پیکر در پذیرایی تلویزیون دخالت می کنند، شکایت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها شکایت میکنند که ادارات هیولا در پذیرش تلویزیون دخالت میکنند
11. Avoid monstrous gowns that take up more than your share of floor space.
[ترجمه ترگمان]از لباس های monstrous که بیش از سهم شما در فضا را اشغال می کنند خودداری کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از لباس های هیجان انگیز است که بیش از سهم خود را از فضای کف
12. Frequently they were outspoken wives, who were considered monstrous shrews or unnatural traitors to their husbands.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اوقات همسران outspoken بودند که به فکر shrews و خائنان غیر طبیعی به شوهران خود محسوب می شدند
[ترجمه گوگل]اغلب آنها همسران شگفت انگیز بودند که به عنوان شوهرهای شگفت انگیز یا خائنانی غیر طبیعی به شوهرانشان محسوب می شدند
13. The wastelands are inhabited by all kinds of monstrous creatures and it is here that the armies of Chaos gather their strength.
[ترجمه ترگمان]در آن محل، همه انواع موجودات غول آسا در آن ساکن هستند و این جا است که ارتش هرج و مرج قدرت خود را جمع و جور می کند
[ترجمه گوگل]زمین های بتنی توسط انواع موجودات هیولا ساکن هستند و این در اینجا است که ارتش های هرج و مرج قدرت خود را جمع می کنند
14. Twenty times this monstrous frozen barrier slowly built up, inch by inch, and oozed south.
[ترجمه ترگمان]بیست بار این مانع عظیم یخ زده آهسته آهسته ساخته شد و از جنوب به بیرون سرازیر شد
[ترجمه گوگل]بیست بار این مانع یخ زده هیجان انگیز به آرامی ساخته شده است، اینچ در اینچ، و جنوب جنوب
15. Perhaps Lou had told him the monstrous lie that I didn't love him any more?
[ترجمه ترگمان]شاید لو به او دروغ دیو آسا گفته بود که من دیگر او را دوست نداشتم؟
[ترجمه گوگل]شاید لو به او دروغ هیولا گفته بود که دیگر او را دوست نداشتم؟