کلمه جو
صفحه اصلی

anoxia


معنی : کمبود اکسیژن
معانی دیگر : (پزشکی)، فقدان کامل اکسیژن، بی اکسیژنی، طب کمبود اکسیژن

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) کمبود اکسیژن


anoxia، کمبود اکسیژن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: anoxic (adj.)
(1) تعریف: lack of oxygen in the body's tissues.

(2) تعریف: the mental and physical disturbances resulting from lack of oxygen.

• deficiency of oxygen in body tissue

مترادف و متضاد

کمبود اکسیژن (اسم)
anoxia

جملات نمونه

1. Methods NaNO2 was used to induce cerebral anoxia in mice. Cerebral embolism in mice was induced by the revulsant.
[ترجمه ترگمان]روش های NaNO۲ برای القا anoxia مغزی در موش ها به کار می رفت Cerebral در موش توسط the القا شده بود
[ترجمه گوگل]روش های NaNO2 برای ایجاد انکوکس مغزی در موش استفاده شد آمبولی قلبی در موشها بواسطه تجسم ایجاد شده است

2. Objective : To study the intrauterine fetal anoxia of the inner liver cholestasis pstient ( ICP ) during pregnancy.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه جنین intrauterine of کبد (ICP)در طول دوران بارداری
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه بر روی آنوکسیای جنین داخل قفسه سینه کولورکتال داخلی (ICP) در دوران بارداری

3. Compartment syndrome is a clinical state of myoneural anoxia caused by prolonged elevation of tissue pressure and lead to decreased nerve and muscle capillary perfusion and necrosis.
[ترجمه ترگمان]سندروم compartment یک حالت بالینی از myoneural anoxia است که از بلندی طولانی فشار بافت ناشی می شود و منجر به کاهش عصبی و عضلانی اسکلتی و نکروز می شود
[ترجمه گوگل]سندرم مفاصل وضعیت بالینی آنوکسی مینورال ناشی از افزایش طولانی مدت فشار بافت است و منجر به کاهش پرفیوژن و نکروز عضلات و مویرگی عضلات می شود

4. Spermine was added extracellularly to the bath before anoxia and spermine, spermidine or putrescine was added extracellularly after reoxygenation.
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن extracellularly به حمام قبل از anoxia و spermine، spermidine یا putrescine به extracellularly بعد از reoxygenation اضافه شد
[ترجمه گوگل]اسپرمی به داخل سلول خارج شده به داخل حمام اضافه شد تا قبل از آنکوسیا و اسپرمین، اسپرمیدین یا پوترسین خارج سلولی پس از احیاء دوباره اضافه شود

5. Conclusion Acetazolamide can improve the mouse anti - anoxia ability and attenuate the swimming performance.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Acetazolamide می تواند توانایی anti موس را بهبود بخشد و عملکرد شنا را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استازولامید می تواند توانایی ضد انساکن ماوس را بهبود بخشد و عملکرد شنا را کاهش دهد

6. Conclusion EDT can protect PC 12 cells from anoxia and ischemic injury.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری EDT می تواند از PC ۱۲ سلول در برابر آسیب anoxia و ischemic محافظت کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری EDT می تواند سلول های PC 12 را از آسیب ناشی از آنکسیا و آسیب های ایسکمیک محافظت کند

7. Fig. 2 Anoxia reperfusion group without the cerium ions:Myocardial cell appears edema, mitochondria swell, cristae vague.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ Anoxia گروه بدون یون های cerium: سلول myocardial به نظر می رسد، mitochondria متورم، cristae مبهم
[ترجمه گوگل]شکل 2 گروه تجربی آنوکسیا بدون یون های سریم: سلول های قلب، ادم، میتوکندری، کریستا مبهم ظاهر می شود

8. So she doesn't have anoxia, chronic renal failure, or acidosis.
[ترجمه ترگمان]پس اون anoxia نداره، نارسایی کلیه، یا acidosis
[ترجمه گوگل]بنابراین، آنوکسیا، نارسایی مزمن کلیوی یا اسیدوز ندارد

9. Methods The experiments of quick decapitation and anoxia under normal pressure model in mice was used to study the effects of LW on acute cerebral ischemia and anoxia.
[ترجمه ترگمان]روش های مبتنی بر سر بریدن سریع و anoxia تحت مدل فشار نرمال در موش ها برای مطالعه اثرات LW بر کم خونی موضعی و کم خونی شدید مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش ها: آزمایش های سرخ کردن سریع و آنوکسیا تحت مدل فشار عادی در موش ها برای بررسی اثرات LW بر روی ایسکمی حاد مغزی و آنوکسیا مورد استفاده قرار گرفت

10. The Purkinje cells between the molecular and granular layers of the cerebellum are also highly susceptible to anoxia.
[ترجمه ترگمان]سلول های Purkinje بین لایه های مولکولی و دانه ای مخچه نیز به شدت مستعد anoxia هستند
[ترجمه گوگل]سلول های Purkinje بین لایه های مولکولی و دانه ای مخچه نیز بسیار حساس به آنوکسیا هستند

11. Methods: By way of the electrophysiological recording technique, we observed the influence of L-NNA on orthodromic population spike(OPS) during anoxia in rat's hippocampal slices.
[ترجمه ترگمان]روش ها: با روش ثبت electrophysiological، ما تاثیر L - NNA بر نوک جمعیت orthodromic (OPS)را در طول anoxia در برش hippocampal موش مشاهده کردیم
[ترجمه گوگل]روش ها: با استفاده از تکنیک ضبط الکتروفیزیولوژیک، تاثیر L-NNA بر تعداد اسپیکر جمعیت ارتودرومی (OPS) را در زمان انوکسیا در برش های هیپوکمپ موش مشاهده کردیم

12. This paper introduces the reconstruction of dyeing wastewater treatment for a certain bleaching and dyeing house in Shanghai by the process of anoxia aerobe press filtration oxygen enriched biocarbon.
[ترجمه ترگمان]این مقاله بازسازی رنگرزی تصفیه فاضلاب برای یک خانه bleaching و رنگرزی در شانگهای را با فرآیند تصفیه فشرده سازی press aerobe aerobe enriched معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله بازسازی تصفیه فاضلاب رنگرزی برای یک خانه سفید کننده و رنگرزی خاص در شانگهای با استفاده از فرایند بیوکربن غنی شده با اکسیژن فیلتر تصفیه فاضلاب آئواکسیا را معرفی می کند

13. Result:Radix Rosa Laevigata alcohol extract prolonged not only the duration of tolerance to anoxia under normal pressures, but under th. . .
[ترجمه ترگمان]نتیجه: کاهش عصاره الکل در طول مدت تحمل، نه تنها مدت تحمل تحت فشار نرمال، بلکه در دوره بعد از آن را طولانی تر کرد
[ترجمه گوگل]نتیجه: عصاره الکل Radix Rosa Laevigata مدت زمان طولانی تحمل به آنوکسیا را تحت فشار عادی طولانی کرد، اما در زیر th

14. A negative correlation between myocardial ATP content and mitochondrial Ca 2 + content after anoxia was found.
[ترجمه ترگمان]یک همبستگی منفی بین محتوای ATP myocardial و محتوای Ca ۲ + ۲ بعد از پیدا کردن anoxia بدست آمد
[ترجمه گوگل]همبستگی منفی بین محتوای ATP قلب و محتوای Ca2 میتوکندری پس از آنوکسیا یافت شد

15. Conclusion Early application of hyperoxia liquid can improve microcirculation, and decrease brain anoxia and brain edema.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کاربرد اولیه مایع hyperoxia می تواند microcirculation را بهبود بخشد و تورم مغزی و تورم مغزی را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: استفاده از مایع هیپوکسیا در ابتدا می تواند باعث ایجاد گلوکز و کاهش آنکسی مغز و ادم مغزی شود


کلمات دیگر: