antitype

1. In the end, the paper designs antitype system for ontology management based on frame.

[ترجمه ترگمان]در پایان، این مقاله سیستم antitype را برای مدیریت هستی شناسی مبتنی بر چارچوب طراحی می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، مقاله طراحی سیستم antitype برای مدیریت هستی شناسی بر اساس قاب

2. A real-time and on-line detecting part quality antitype system, which shows well effect by experiment, is developed.

[ترجمه ترگمان]یک سیستم بلادرنگ و مبتنی بر خط کیفیت سیستم، که اثر خوبی از طریق تجربه نشان می دهد، توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]یک سیستم آنتیپایتی با کیفیت بخشی در زمان واقعی و بر روی خط، که اثر خوبی را با آزمایش نشان می دهد، توسعه یافته است

3. His job was an antitype to his personality.

[ترجمه ترگمان]شغل او an برای شخصیت او بود
[ترجمه گوگل]شغل او نوعی ضدیت با شخصیت او بود

4. The antitype experiment shows that it is effective of the holding data consistency strategy in this system.

[ترجمه ترگمان]آزمایش antitype نشان می دهد که اثربخشی استراتژی حفظ اطلاعات در این سیستم موثر است
[ترجمه گوگل]آزمایش Antitype نشان می دهد که این استراتژی انطباق اطلاعات در این سیستم موثر است

5. This antitype has perfect preprocess function.

[ترجمه ترگمان]این antitype تابع preprocess کامل دارد
[ترجمه گوگل]این antitype عملکرد کامل پیش پردازش دارد

6. We have completed the antitype of the intelligent design system, and we have achieved the method of intelligent design.

[ترجمه ترگمان]ما the سیستم طراحی هوشمند را تکمیل کردیم و به روش طراحی هوشمند دست یافته ایم
[ترجمه گوگل]ما عناصر سیستم طراحی هوشمند را کامل کرده ایم و به روش طراحی هوشمندانه دست یافته ایم

7. The design of antitype system considers applied demand of reality in information system plenty. This system has strong maneuverability, naturalization, currency and expansibility.

[ترجمه ترگمان]طراحی سیستم antitype تقاضای کاربردی از واقعیت در سیستم اطلاعاتی را به وفور در نظر می گیرد این سیستم دارای قابلیت تحرک قوی، اعطای تابعیت، واحد پول و expansibility است
[ترجمه گوگل]طراحی سیستم antitype تقاضای واقعی واقعیت را در سیستم اطلاعاتی فراوان مورد توجه قرار می دهد این سیستم دارای مانور پذیری قوی، طبیعی شدن، ارز و امکان پذیری است

8. The demonstration part is made up of the corporation general situation, system plan, function antitype, logical modules, and network topology.

[ترجمه ترگمان]بخش نمایش از وضعیت کلی شرکت، طرح سیستم، antitype تابع، پیمانه های منطقی و توپولوژی شبکه تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]بخش تظاهرات از وضعیت عمومی شرکت، طرح سیستم، تابع antitype، ماژول های منطقی و توپولوژی شبکه تشکیل شده است

9. At the same time, a practical and low-cost vision based PDS antitype system is also great needed by researchers and auto industry.

[ترجمه ترگمان]در عین حال، یک دیدگاه عملی و کم هزینه بر پایه سیستم antitype نیز مورد نیاز محققان و صنعت خودرو می باشد
[ترجمه گوگل]در عین حال، سیستم مبتنی بر چشم انداز مبتنی بر چشم انداز عملی و کم هزینه نیز بسیار مورد نیاز محققان و صنعت خودرو است

10. The palace city, the political nucleus of the ancient capital, is the starting point of its spatial development and the antitype space after Luoyang was chosen as the capital city.

[ترجمه ترگمان]شهر کاخ، هسته سیاسی پایتخت باستانی، نقطه شروع توسعه فضایی آن و فضای antitype پس از انتخاب Luoyang به عنوان پایتخت این شهر است
[ترجمه گوگل]شهر قصر، هسته سیاسی پایتخت باستانی، نقطه شروع توسعه فضایی آن و فضای آنتی تیپ است که بعد از آن، لوایانگ به عنوان پایتخت انتخاب شد

11. Pingyao Ancient City (Shanxi) is a large building composed of complete city walls, lanes and residences, the most complete antitype of county of Ming and Qing Dynasty.

[ترجمه ترگمان]شهر باستانی Pingyao (Shanxi)ساختمانی بزرگ است که از دیواره ای شهر، مسیرها و منازل مسکونی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شهر باستانی Pingyao (Shanxi) یک ساختمان بزرگ است که از دیوارهای خیابانی، خطوط و محل اقامت کامل ساخته شده است، کاملترین نوع آنتیپینگ شهرستان مینگ و سلسله چینگ

12. Fiber reinforced calcium silicate board compound with light solid partition board was developed under the introduction of Australian antitype product, its performance index was improved also.

[ترجمه ترگمان]ترکیب تخته سیلیکات کلسیم تقویت شده با قطر نوری تحت معرفی محصول antitype استرالیا توسعه یافت، شاخص عملکرد آن نیز بهبود یافت
[ترجمه گوگل]فیبر تقویت شده هیئت مدیره سیلیکات کلسیم با هیئت مدیره پارتیشن سبک سبک تحت معرفی محصول antitype استرالیا، شاخص عملکرد آن نیز بهبود یافته است

13. How to take in the advantage from different models and compare to human antitype are most important to myopia.

[ترجمه ترگمان]چگونه میتوان از مدل های مختلف استفاده کرد و مقایسه با antitype انسان از اهمیت زیادی برخوردار است
[ترجمه گوگل]چگونه به استفاده از مدل های مختلف و مقایسه آنتی تیپ های انسانی برای نزدیک بینی مهم هستند

14. According to Karl Marx, the Asiatic ownership which is universal, is the remain of primitive communal ownership as well as the antitype of ancient and Germanic ownerships.

[ترجمه ترگمان]بر طبق گفته های کارل مارکس، مالکیت آسیایی که جهانی است، همان مالکیت اشتراکی اولیه و نیز the of باستان و آلمانی است
[ترجمه گوگل]طبق نظر کارل مارکس، مالکیت آسیایی که جهانی است، همچنان باقی مانده از مالکیت اولیه جمعی و همچنین نوعی ضد مالکیت مالکیت باستانی و ژرمنی است

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه