کلمه جو
صفحه اصلی

clansman


معنی : عضو خانواده، عضو قبیله یا طایفه
معانی دیگر : عضو قبیله یا ایل، (امریکا - c بزرگ) عضو دسته ی نژاد پرستان

انگلیسی به فارسی

عضو خانواده، عضو قبیله یا طایفه


قبیله ای، عضو خانواده، عضو قبیله یا طایفه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: clansmen
• : تعریف: a male member of a clan.

• male member of a clan (family, tribe)

مترادف و متضاد

عضو خانواده (اسم)
clansman

عضو قبیله یا طایفه (اسم)
clansman, tribesman

جملات نمونه

1. Will you call on your clansmen to fight with us?
[ترجمه ترگمان]با ما تماس می گیرید که با ما بجنگید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما از قبیله خود می خواهید با ما مبارزه کنید؟

2. Every clansman was determined to outdo the Campbells in display, and looked to his finery.
[ترجمه ترگمان]هر clansman مصمم بود از کمبل ها جلو بگیرد و به زرق و برق خودش نگاه کند
[ترجمه گوگل]هر مرد عنکبوتی مصمم بود که Campbells را در نمایشگاه بیرون بکشد و به دکوراسیون خود نگاه کرد

3. When a Hmong dies, his fellow clansmen beat out a dirge on ceremonial drums, announcing his departure for the afterworld.
[ترجمه ترگمان]وقتی که a می میرد، fellow عزا سرود عزا را بر فراز طبل ها به صدا درمی آورد و عزیمت خود را به the اعلام می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک هونگ می میرد، کلانشهرهای همسایه خود را در درام های تشریفاتی به ضرب گلوله کتک می زنند و اعلام می کنند که خروج خود را برای عالم پس از مرگ

4. Understanding, the clansmen joined grimly in the chorus.
[ترجمه ترگمان]فهم و فهم، the در گروه سرود با جدیت به هم پیوستند
[ترجمه گوگل]درک، خیمه گاهان به شدت در کور متصل شد

5. Often, before the arrival of the hunters, somebody tipped off the clansmen that the authorities were on the way.
[ترجمه ترگمان]اغلب قبل از رسیدن شکارچیان، کسی از clansmen که اولیای امور در راه بودند، خبر داد
[ترجمه گوگل]اغلب، قبل از ورود شکارچیان، کسی از خزانه داران برمی خیزد که مقامات در راه هستند

6. He would be a lantern to his clansmen, and lightning striking at his enemies.
[ترجمه ترگمان]او فانوسی به چشم می خورد و رعد و برق به دشمنان خود می زد
[ترجمه گوگل]او یک فانوس به اسطوره هایش خواهد بود و رعد و برق بر دشمنانش تاثیر خواهد گذاشت

7. Because killing a clansman is a crime against the earth goddess, Okonkwo must take his family into exile for seven years in order to atone.
[ترجمه ترگمان]چون کشتن یک clansman جنایت علیه الهه زمین است، Okonkwo باید به مدت هفت سال خانواده اش را به تبعید ببرد تا کفاره آن را بدهد
[ترجمه گوگل]از آنجا که کشته شدن یک مرد عنکبوتی، جرم علیه الهه زمین است، اوکوکوو باید 7 سال به خانواده اش به تبعید بپیوندد تا از بین برود

8. A genealogy, the testimony clansman generation inheritance One photo, keep you eternal memory A pair of jade hand, opened your beauty secrets!
[ترجمه ترگمان]یک شجره نامه، شهادت میراث نسل آینده، یک عکس، یک جفت دست یشم سبز را نگه می دارد، اسرار زیبایی شما را باز می کند!
[ترجمه گوگل]یک سلسله نشاط، سلسله مراتب شهادت شهادت یک عکس، حافظه ابدی شما یک جفت دست جید، اسرار زیبایی خود را باز کرد!

9. The Ling Ling brings the green wooden clansman to disperse immediately and enter into the city.
[ترجمه ترگمان]لینگ Ling چوبی را برای پراکنده کردن فوری و ورود به داخل شهر می آورد
[ترجمه گوگل]لینگ لینگ به ارمغان می آورد کلاهبرداری چوبی سبز به سرعت از بین می رود و وارد شهر می شود

10. Can we be surnamed what does the clansman do for diligent Hu?
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم بگوییم که clansman برای هو کردن با پشت کار چه کار می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا ما می توانیم نامی از آنچه که قبیله یاران برای هوشیارانه انجام می دهیم نام ببریم؟

11. There is, venerable sir, a clansman from Avanti named Isidatta, an unseen friend of mine, who has gone forth. Have you ever seen him?
[ترجمه ترگمان]این آقا، آقای محترم، یکی از دوستان Avanti named که یکی از دوستان ناپیدا من است که بیرون رفته است تا حالا دیدیش؟
[ترجمه گوگل]وجود دارد، ارباب محترم، یک مرد عنکبوتی از Avanti به نام Isidatta، یک دوست ناشناخته من که از بین رفته است آیا تا به حال او را دیده اید؟

12. The blue color wooden clansman do not give difficulty to me because I am other families person, instead they extremely encourage me to participate the competition.
[ترجمه ترگمان]The چوبی رنگ آبی برای من مشکل ایجاد نمی کنند چون من یک فرد دیگر هستم، به جای آن شدیدا به من کمک می کنند تا در این رقابت شرکت کنم
[ترجمه گوگل]مرد عنکبوتی رنگ آبی برای من دشوار نیست، زیرا من خانواده های دیگری هستم، در عوض آنها به شدت تشویق می کنند من را به شرکت در رقابت بپردازند

13. The blue color clansman have not produced excessively many surprised because of ours appearance, but all reveals the plain smiling face, and makes a welcome the appearance.
[ترجمه ترگمان]رنگ آبی clansman به خاطر ظاهر ما خیلی متعجب نشده است، اما همه نشان می دهند که لبخند ساده و روشن دارد و ظاهر خوشایندی دارد
[ترجمه گوگل]صاحب سبک آبی رنگ به دلیل ظاهر ما بیش از حد شگفت زده نشده است، اما همه چهره لبخند ساده را نشان می دهد و ظاهر را خوشامد می گوید

14. The imperial clansman Su Nu's family members got a severe penality in the reign of Emperor Yongzheng because they believed piously in Catholism.
[ترجمه ترگمان]اعضای خانواده clansman Su Su s در دوران سلطنت امپراطور Yongzheng شدیدی داشتند، زیرا به piously ایمان داشتند
[ترجمه گوگل]اعضای خانواده سلطنتی امپراطوری سونو در دوران سلطه امپراتور یونگ ژنگ عذاب سختی را متحمل شدند؛ زیرا آنها به طور کتولیزانه معتقد بودند

15. Then complete clansman wears business suit, make tie, await that momently arrival.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، clansman کامل لباس تجاری می پوشد، کراوات می بندد، منتظر رسیدن momently می شود
[ترجمه گوگل]سپس کلنی را کامل می کشد تا کسب و کار کت و شلوار، کراوات، انتظار می رود که لحظه ورود


کلمات دیگر: