کلمه جو
صفحه اصلی

expiation


معنی : کفاره دادن
معانی دیگر : کفاره دادن

انگلیسی به فارسی

کفاره دادن


اتمام، کفاره دادن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or the means of making amends, as for a sin or crime.

- She lived a life of personal deprivation as expiation for the harm she had done to others.
[ترجمه ترگمان] او زندگی خود را به عنوان کفاره گناهی که با دیگران کرده بود، گذرانده بود
[ترجمه گوگل] او زندگی محرومیت شخصی را به عنوان مصیبتی برای آسیبی که به دیگران انجام داده بود، زندگی کرد

• atonement, penance, amends, reparation

مترادف و متضاد

کفاره دادن (اسم)
expiation

جملات نمونه

1. Thus you shall purify it and make expiation for it.
[ترجمه ترگمان]از این رو آن را تطهیر خواهی کرد و کفاره آن را خواهی داد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، آن را تمیز و پاکیزه کنید

2. The condition of the ecological expiation varies with the nature of the ecological expiation.
[ترجمه ترگمان]شرط کفاره اکولوژیکی، با طبیعت کفاره اکولوژیکی فرق می کند
[ترجمه گوگل]شرایط انقراض زیست محیطی با ماهیت اسیدهای زیست محیطی متفاوت است

3. Now, venerable sirs, the Ninety-two Rules entailing Expiation come up for recitation.
[ترجمه ترگمان]حالا، این آقایان محترم، نود و دو قانون که باید برای درس خواندن پیش بیایند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، آقایان محترم، قوانین نود و دو که مستلزم تمدید قرارداد هستند، برای قرائت است

4. He made expiation for our sins on the cross.
[ترجمه ترگمان]او کفاره گناهان ما را روی صلیب کشید
[ترجمه گوگل]او برای گناهان ما بر روی صلیب مصلوب شد

5. However, currently the expiation mode of eco-protection and construction in our country is unimproved.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در حال حاضر، شیوه expiation حفاظت از محیط زیست و ساخت وساز در کشور ما، نا امید کننده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در حال حاضر حالت انهدام حفاظت از محیط زیست و ساخت و ساز در کشور ما بهبود یافته است

6. Seven days they shall make expiation for the altar and cleanse it, and so consecrate it.
[ترجمه ترگمان]هفت روز کفاره این محراب را خواهند داد و آن را تطهیر و آن را تطهیر می کنند
[ترجمه گوگل]هفت روز آنها را برای محراب تمیز می کنند و آن را تمیز می کنند و بنابراین آن را محکوم می کنند

7. But this expiation did not satisfy two sainted women, Madame Courtin, Marquise de Boucs, and the Comtesse de Chateauvieux.
[ترجمه ترگمان]اما این کفاره دو زن مقدس، مادام Courtin و مارکیز دو Chateauvieux را کفایت نمی کرد
[ترجمه گوگل]اما این انحراف دو زن متاهل، مادام Courtin، Marquise de Boucs و Comtesse de Chateauvieux را برآورده نمی کند

8. Objective To analyze the effect of the expenditure expiation for different class contract hospitals under flatmode.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل اثر of هزینه برای بیمارستان های مختلف قرارداد تحت flatmode
[ترجمه گوگل]هدف: برای تحلیل اثر مصارف مصارف برای بیمارستان های قراردادی کلاس های مختلف تحت شرایط مساوی

9. The preamplifier-subtracter and expiation parts was used to counteract the variational photocurrent because the photoelectricity element array respond the light signal.
[ترجمه ترگمان]بخش های preamplifier و subtracter برای خنثی کردن جریان نوری متغیر مورد استفاده قرار گرفتند، چون آرایه عنصر photoelectricity به سیگنال نور پاسخ می دهد
[ترجمه گوگل]اجزاء پیش تقویت کننده، تفکیک کننده و انفجار برای مقابله با جریان عکس تغییری استفاده شد زیرا آرایه عنصر فوتوالکتریک سیگنال نور را پاسخ می دهد

10. And the priest shall make expiation for them, and they will be forgiven.
[ترجمه ترگمان]و کشیش کفاره آن ها را خواهد داد و بخشیده خواهند شد
[ترجمه گوگل]و کشیش برای آنها عذاب می کند و آنها را ببخشند

11. He made a public apology in expiation of his error.
[ترجمه ترگمان]به کفاره خطای خود عذر خواهی کرد
[ترجمه گوگل]او در خاتمه اشتباه خود عذرخواهی عمومی کرد

12. And one male goat, to make expiation for you.
[ترجمه ترگمان]و یک بز نر، برای جبران کفاره تو
[ترجمه گوگل]و یک زن نر، برای توبه کردن برای تو

13. And how shall I make expiation that you may bless the inheritance of Jehovah?
[ترجمه ترگمان]و چه گونه باید کفاره بدهم که شما به میراث یهوه برکت بدهید؟
[ترجمه گوگل]و چگونه می توانم توبه کنم که می توانی وراثت خداوند را برآورده کنی؟

14. Jesus made expiation for our sins on the cross.
[ترجمه ترگمان]مسیح کفاره گناهان ما را روی صلیب کشید
[ترجمه گوگل]عیسی برای گناهان ما بر روی صلیب ساخته شده است


کلمات دیگر: