کلمه جو
صفحه اصلی

anarchic


معنی : هرج و مرج، مربوط به اشفتگی اوضاع، پرهرج ومرج
معانی دیگر : وابسته به هرج و مرج، ناسالارگرایانه، طرفدار هرج و مرج، دولت ستیز(انه)، مربوط به اشفتگی اوضاع
anarchic(al)
هرجومرج، بی قانون

انگلیسی به فارسی

هرج‌و‌مرج، مربوط به آشفتگی اوضاع، آشفتگی


آنارشیست، هرج و مرج، مربوط به اشفتگی اوضاع، پرهرج ومرج


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: anarchically (adv.)
(1) تعریف: characterized by or tending toward anarchy.

(2) تعریف: devoid of control or order; lawless.
مشابه: lawless

• of anarchy; inclined toward anarchy; lawless
anarchic means paying no attention to rules or laws that everyone else obeys and believes in.

مترادف و متضاد

هرج و مرج (صفت)
anarchic, anarchical

مربوط به اشفتگی اوضاع (صفت)
anarchic, anarchical

پرهرج ومرج (صفت)
chaotic, anarchic, anarchical, fussy

جملات نمونه

1. It had become a lawless, anarchic city in which corruption thrived.
[ترجمه ترگمان]این شهر، شهری بی نظم و بی نظم شده بود که فساد در آن شکوفا می شد
[ترجمه گوگل]این شهر غیر قانونی، شهر آنارشی تبدیل شده است که در آن فساد رشد کرده است

2. Milligan's anarchic humour has always had the power to offend as well as entertain.
[ترجمه ترگمان]هرج و مرج ناشی از هرج و مرج anarchic همیشه این قدرت را داشت که به خوبی پذیرایی کند
[ترجمه گوگل]طنز هرج و مرج Milligan همواره دارای قدرت مجازات و سرگرم کننده است

3. The situation in the country is becoming increasingly anarchic.
[ترجمه ترگمان]وضعیت در این کشور به طور فزاینده ای هرج و مرج شده است
[ترجمه گوگل]وضعیت در کشور به طور فزایندهای آنارشیست تبدیل شده است

4. All of this made him seem vaguely anarchic beside the bishop.
[ترجمه ترگمان]همه این ها را به طور مبهم در کنار اسقف گرفته بود
[ترجمه گوگل]همه اینها باعث شد که او در کنار اسقف، مبهم آنارشیست باشد

5. She was rude, untidy, undisciplined, unfettered and anarchic, and he loved it.
[ترجمه ترگمان]او خشن، بی نظم و بی نظم و unfettered و anarchic بود و از آن خوشش می آمد
[ترجمه گوگل]او بی ادب، بی روح، بی نظم، بی نظیر و انارشی بود، و او را دوست داشت

6. An inheritor of Marcel Duchamp's anarchic estate, he regards all forms of artistic orthodoxy with deep scepticism.
[ترجمه ترگمان]او، وارث دارایی anarchic مارسل دوشان، تمام اشکال مسیحیت را با شکاکیت عمیق در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]یکی از وارث املاک آنارشی مارسل دوشاپ، او تمام اشکال ارتدکس هنری را با شک و تردید عمیق درک می کند

7. A no-smacking ban will not produce rude or anarchic children.
[ترجمه ترگمان]ممنوعیت کتک زدن کودکان بی ادب و یا هرج و مرج نخواهد بود
[ترجمه گوگل]ممنوعیت بدون مجوز، کودکان بی ادعا یا انارکیش را تولید نخواهد کرد

8. It was seen as an anarchic slough of disorder and despair.
[ترجمه ترگمان]هرج و مرج anarchic هرج و مرج را دیده بود
[ترجمه گوگل]آن را به عنوان یک بی نظمی انحراف از اختلال و ناامیدی دیده می شود

9. But the Geordie cartoonist says producing the anarchic Viz is no longer a laughing matter.
[ترجمه ترگمان]اما کاریکاتوریست Geordie می گوید تولید هرج و مرج، دیگر موضوع خنده نیست
[ترجمه گوگل]اما کارتونیست جوردی می گوید تولید ویز آنارشی دیگر موضوع خنده نیست

10. The anarchic music of punk caused public outrage when it first burst upon the scene.
[ترجمه ترگمان]The از آن هرج و مرج ناشی از هرج و مرج ناشی از هرج و مرج عمومی بود
[ترجمه گوگل]موسیقی آنارشی پانک زمانی که آن را برای اولین بار از صحنه برداشت، باعث خشم عمومی شد

11. Thus while alt. games. gravy might have light and anarchic postings, biz. gravy. train would get right down to the business.
[ترجمه ترگمان] از این رو، در حالی که آلت تناسلی بازی کردن ممکن بود light و هرج و مرج را روشن کند gravy قطار داره میره سر کار
[ترجمه گوگل]بنابراین در حالی که alt بازی ها چای سبز ممکن است نوشته های نور و آنارشیست داشته باشد، بی شیرین قطار به سمت کسب و کار می رود

12. He is elegant, blissfully hilarious and outrageously anarchic.
[ترجمه ترگمان]او بسیار خوش پوش و شادمانه است که از آن هرج و مرج ساخته شده است
[ترجمه گوگل]او ظریف، خوش شانس خنده دار و بی رحمانه آنارشیست است

13. The creative act is indeed anarchic.
[ترجمه ترگمان]این عمل خلاق، anarchic است
[ترجمه گوگل]عمل خلاقانه در واقع آنارشیست است

14. His feelings were formless, anarchic.
[ترجمه ترگمان]احساساتش بی شکل بود، هرج و مرج
[ترجمه گوگل]احساسات او بی فکری بود، هرج و مرج

پیشنهاد کاربران

anarchic
در روابط بین الملل به معنای هرج و مرج بکار نمی رود. بلکه معنای آن، فقدان یک حکومت مقتدر برای اعمال حاکمیت بر کشورها در روابط بین الملل است.


کلمات دیگر: