1. an expeditious response
پاسخ سریع
2. They are almost as expeditious and effectual as Aladdin's lamp.
[ترجمه ترگمان]تقریبا مثل چراغ جادو از روی شتاب و غیره کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها تقریبا به همان اندازه سریع و موثر هستند چراغ الادین
3. The bank was expeditious in replying to my letter.
[ترجمه ترگمان]بانک در جواب نامه من عجله داشت
[ترجمه گوگل]بانک در پاسخ به نامه من به سرعت عمل کرد
4. We will provide a fair and expeditious system for examining claims for refugee status.
[ترجمه ترگمان]ما یک سیستم عادلانه و سریع را برای بررسی ادعاها در مورد وضعیت پناهندگان فراهم خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما یک سیستم عادلانه و سریع برای بررسی ادعاهای وضعیت پناهندگی خواهیم داشت
5. As fluid resuscitation is ongoing, an expeditious search for sources of bleeding should be made.
[ترجمه ترگمان]چون احیا مایع در حال پیشرفت است، یک جستجوی سریع برای منابع خونریزی باید صورت گیرد
[ترجمه گوگل]در حالیکه احیاء مایع در حال انجام است، جستجو سریع برای منابع خونریزی باید انجام شود
6. It is more convenient, expeditious and economical than telephone or telegram.
[ترجمه ترگمان]این کار خیلی راحت تر، سریع و مقرون به صرفه از تلفن یا تلگرام است
[ترجمه گوگل]این راحت تر، سریع تر و ارزان تر از تلفن یا تلگراف است
7. Na : Time for my cunning villainous escape: Expeditious Retreat!
[ترجمه ترگمان]! وقت فرار cunning -! عقب نشینی می کنیم -
[ترجمه گوگل]Na: زمان برای فرار از بد اخلاق من: عقب نشینی سریع!
8. Sent the package by the most expeditious means.
[ترجمه ترگمان]بسته را با most ابزار ارسال کنید
[ترجمه گوگل]بسته به وسیله وسیله ای سریع تر ارسال می شود
9. The judge said that arbitration was a fair and expeditious decision-making process.
[ترجمه ترگمان]قاضی گفت که داوری یک فرآیند تصمیم گیری سریع و سریع است
[ترجمه گوگل]قاضی گفت که داوری یک فرآیند تصمیم گیری عادلانه و سریع است
10. Ten days passed from the court's acceptance of the case to its resolution, expeditious remedy much appreciated by the American plaintiff.
[ترجمه ترگمان]ده روز از پذیرش دادگاه در مورد این پرونده و روش سریع و سریع که شاکی آمریکایی آن را مورد تقدیر قرار داد گذشت
[ترجمه گوگل]ده روز از پذیرش دادگاه به پرونده به تصویب آن رسید، درمان سریع و دقیق توسط وکیل آمریکایی قدردانی شد
11. Ensure all changes to client product are completed in an expeditious manner.
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که تمام تغییرات محصول مشتری به روش فوری تکمیل شده اند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که همه تغییرات به محصول مشتری به شیوه ای سریع انجام می شود
12. The Secure Electronic Network for Travelers' Rapid Inspection (SENTRI) allows pre-screened, low-risk travelers from Mexico to be processed in an expeditious manner through dedicated lanes.
[ترجمه ترگمان]شبکه امنیت ایمن برای بازرسی سریع مسافران (SENTRI)اجازه می دهد که مسافران کم خطر و کم خطر از مکزیک با روشی سریع از طریق خطوط اختصاصی فرآوری شوند
[ترجمه گوگل]شبکه امن الکترونیکی شبکه برای بازرسی سریع مسافرین (SENTRI) اجازه می دهد مسافران پیش از نمایش، مسافران کم خطر از مکزیک به صورت سریع در خطوط اختصاصی پردازش شوند
13. If the Guarantor decides to refuse a demand, he shall immediately give notice thereof to the Beneficiary by teletransmission, or, if that is not possible, by other expeditious means.
[ترجمه ترگمان]اگر the تصمیم بگیرد که تقاضایی را رد نکند، فورا به آن اطلاع خواهد داد، یا اگر این کار ممکن نیست، با سایر وسایل ضروری
[ترجمه گوگل]اگر ضامن تصمیم به رد تقاضا بدهد، بلافاصله باید از طریق ارسال تلفنی یا، اگر این امکان پذیر نیست، توسط سایر ابزارهای سریع به اطلاع متقاضیان داده شود
14. If the Guarantor decides to refuse a demand, he shall immediately give notice thereof to the Beneficiary by teletransmission, or, if that is not possible, by other expeditious.
[ترجمه ترگمان]اگر the تصمیم بگیرد که تقاضایی را رد نکند، فورا به آن اطلاع خواهد داد، یا اگر این کار ممکن نباشد، از سوی دیگر
[ترجمه گوگل]اگر ضامن تصمیم به رد تقاضا نداشته باشد، بلافاصله از طریق ارسال تلفنی یا، اگر این امکان پذیر نیست، توسط سایر اعلانات اعلان شود