کلمه جو
صفحه اصلی

midge


(حشره شناسی) ریز پشه (به ویژه از تیره ی chironomidae که دو باله می باشند)، پشه ریزه، کوتوله، آدم قد کوتاه

انگلیسی به فارسی

پشه ریز، کوتوله، آدم قد کوتاه


مگس


انگلیسی به انگلیسی

• small insect similar to a mosquito, gnat; little person
midges are very small flying insects which can bite people.

جملات نمونه

1. Midge clapped her hands, calling them back to order.
[ترجمه ترگمان]آرنج هایش را به هم زد و آن ها را صدا زد تا سفارش بدهد
[ترجمه گوگل]میگ دستش را گرفت و به آنها سفارش کرد

2. Midge had lost an elder brother, killed by a shell on his nineteenth birthday in the Second World War.
[ترجمه ترگمان]Midge برادر بزرگ تر خود را از دست داده بود و در جنگ جهانی دوم توسط یک گلوله خمپاره کشته شده بود
[ترجمه گوگل]ماید برادر بزرگترش را از دست داد، که در 19 سالگی در جنگ جهانی دوم کشته شد

3. Midge was glowing with pleasure and pride at the return of her beloved John and Angela.
[ترجمه ترگمان]هابیت ها با لذت و افتخار از بازگشت جان جان و آن جلا، می درخشید
[ترجمه گوگل]میگ با خوشحالی و افتخار در بازگشت جان و آنجلا محبوبش درخشید

4. Midge and Angela, close together in the back, were carrying on their own conversation.
[ترجمه ترگمان]امت و آنجلا با هم در عقب، در پشت هم نشسته بودند و با هم صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]مژده و آنجلا، در کنار هم در پشت، گفت و گو خود را انجام دادند

5. Midge and Stevie had moved into the guest bedroom.
[ترجمه ترگمان]وقتایی که \"استیوی\" و \"استیوی\" وارد اتاق مهمون شدن
[ترجمه گوگل]مژده و استیوی به اتاق خواب مهمان منتقل شده بودند

6. Lady Thomson, Midge and Chris were wearing long dresses.
[ترجمه ترگمان]آقای تومسون و فرانش لباس های بلند پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]لیدی تامسون، مینج و کریس لباس های بلند داشتند

7. How the rose midge got to California is a mystery, but Villegas said it was inevitable.
[ترجمه ترگمان]اینکه چگونه گل سرخ به کالیفرنیا رسید یک راز است، اما Villegas گفت که اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]چگونه میوه گل رز به کالیفرنیا یک رمز و راز است، اما Villegas گفت که اجتناب ناپذیر است

8. Uncle Leonard and Auntie Midge, more appropriately to their characters, would have had nervous breakdowns.
[ترجمه ترگمان]عمو لئونارد و عمه مارچ بیشتر به شخصیت آن ها رفتار می کردند و would عصبی می شدند
[ترجمه گوگل]عمو لئونارد و آونتی مید، که بیشتر به کاراکترهایشان مناسب بود، شکستگی عصبی داشتند

9. Of three of the principal women, Midge and Alexia so clearly belong to different classes, and Cressy to none.
[ترجمه ترگمان]از سه زن اصلی، Midge و Alexia به وضوح به طبقات مختلف تعلق داشتند و Cressy به هیچ کدام تعلق نداشتند
[ترجمه گوگل]از سه زن اصلی، مژده و الکسیا به وضوح متعلق به طبقات مختلف هستند و کریس به هیچ وجه

10. Midge, who had cancelled none of her engagements, asked Patrick if he would accompany her in Stevie's place.
[ترجمه ترگمان]دورسلی ها که هیچ یک از اشتغالات او را لغو نکرده بود، از پاتریک پرسید که آیا مایل است او را در جای استیو همراهی کند یا نه
[ترجمه گوگل]مید، که هیچیک از مشاغلش را لغو نکرده بود، از Patrick پرسید که آیا او در محل Stevie همراه او خواهد بود

11. Midge protested at what she saw as bureaucratic interference in what should have been a private grief.
[ترجمه ترگمان]Midge به آنچه که او به عنوان یک دخالت بروکراتیک در آنچه که باید یک غم خصوصی باشد، دید، اعتراض کرد
[ترجمه گوگل]مگه اعتراض به آنچه که مداخله بوروکراتیک در آنچه غم و اندوه خصوصی بود، اعتراض کرد

12. While Midge and Angela had tea, the three men sat in one of the smallest lounges.
[ترجمه ترگمان]هنگام صرف چای، سه مرد در یکی از smallest نشسته بودند
[ترجمه گوگل]در حالی که ماید و آنجلا چای داشتند، سه مرد در یکی از کوچکترین سالن نشسته بودند

13. When he left, Midge and Stevie stayed in the house and Chris came out under the portico alone.
[ترجمه ترگمان]وقتی از اونجا رفت، ادام و استیوی تو خونه موند و \"ک - - ری - - س\" تو خونه موند و \"ک - - ری - - س\" تنها بیرون
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به سمت چپ رفت، میج و استیوی در خانه ماند و کریس به تنهایی به زیر پورتیکو بیرون آمد

14. Bats eat a midge called Culicoides, which carries bluetongue, a devastating livestock disease that is moving northwards in Europe as a result of climate change.
[ترجمه ترگمان]خفاش ها یک midge به نام Culicoides را می خورند که bluetongue را حمل می کند، یک بیماری دامی که به سمت شمال در اروپا حرکت می کند و ناشی از تغییر آب و هوا است
[ترجمه گوگل]خفاش ها یک گوسفند نامیده می شود Culicoides، که دارای گوساله های قرمز خون، یک بیماری مخرب حیوانی است که به دلیل تغییرات آب و هوایی در شمال اروپا حرکت می کند

پیشنهاد کاربران

مگس ریز


کلمات دیگر: