کلمه جو
صفحه اصلی

bookmaker


معنی : کاتب، صحاف، کتاب دار، ناشرکتاب، دلال شرط بندی، کتاب نویس
معانی دیگر : ناشر، ویراستار، ویراگر

انگلیسی به فارسی

کتاب‌نویس، صحاف، ناشر کتاب، دلال شرط‌بندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: bookmaking (adj.), bookmaking (n.)
(1) تعریف: one involved in the making of books.

(2) تعریف: one whose business is taking wagers on sporting events, esp. horse racing; bookie.

• bookie; one who receives and pays off bets
a bookmaker is a person whose job is to take your money when you bet and to pay you money if you win.

مترادف و متضاد

کاتب (اسم)
scrivener, bookmaker, booker, scriber

صحاف (اسم)
bookbinder, bookmaker

کتاب دار (اسم)
curator, bookmaker, booker, librarian

ناشر کتاب (اسم)
bookmaker

دلال شرط بندی (اسم)
bookmaker

کتاب نویس (اسم)
bookmaker

جملات نمونه

1. The bookmaker was quite happy to take his money.
[ترجمه ترگمان]The از این که پول او را بگیرد خیلی خوشحال بود
[ترجمه گوگل]بسکتبال کاملا خوشحال بود که پولش را بگیرد

2. The bookmaker told Kalra he had befriended Cronje and was planning to fix the matches scheduled to be held in March.
[ترجمه ترگمان]The به Kalra گفت که او با Cronje دوست بوده و در حال برنامه ریزی برای تعمیر the است که قرار است در ماه مارس برگزار شود
[ترجمه گوگل]این بسکتبال به کالرا گفت که او دوست Cronje بود و قصد داشت برای رفع مسابقات برنامه ریزی شده در ماه مارس برگزار شود

3. Six weeks ago one leading bookmaker stopped taking bets on Kenny Dalglish's multi-million pound outfit.
[ترجمه ترگمان]شش هفته پیش یکی از bookmaker leading از شرکت در لباس چند میلیون پوندی کنی Dalglish ایستاد
[ترجمه گوگل]شش هفته پیش یکی از پیشگامان بوکمارکت متوقف ساخت شرط بندی در چند میلیون پوندی کنی دالگسیگز بود

4. Albert's father was a bookmaker and they were partners in the business.
[ترجمه ترگمان]پدر آلبرت a بود و در کار تجارت شریک بودند
[ترجمه گوگل]پدر آلبرت یک بسکتبال بود و آنها در شرف همکاری بودند

5. Extension – the amount of money the bookmaker potentially will lose on a game.
[ترجمه ترگمان]تمدید - مقدار پولی که bookmaker بطور بالقوه در یک بازی از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]Extension - مقدار پولی که بوکمارکت به طور بالقوه در یک بازی از دست خواهد داد

6. Exposure – the amount of money the bookmaker actually stands to lose on a game.
[ترجمه ترگمان]نوردهی - مقدار پول the واقعا در یک بازی از دست می رود
[ترجمه گوگل]Exposure - مقدار پولی که بسکتبال در واقع در یک بازی از دست می دهد

7. Limit – the maximum amount a bookmaker will permit a bettor to wager on certain odds.
[ترجمه ترگمان]حد مجاز - حداکثر مقدار یک bookmaker مجاز به شرط بندی در مورد احتمالات خاص را مجاز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Limit - حداکثر مقدار یک بوکمارک اجازه می دهد یک شرط برنده در شانس خاص

8. House – The slang term for the bookmaker, sportsbook or betting establishment that offers betting lines.
[ترجمه ترگمان]خانه - اصطلاح عامیانه برای the، sportsbook یا موسسه شرط بندی که خطوط شرط بندی را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]خانه - اصطلاح عامیانه برای بسکتبال، استراتژی ورزشی یا شرط بندی که خطوط شرط بندی را ارائه می دهد

9. John Lyall's team have such a commanding lead that at least one leading bookmaker is no longer taking bets on the race.
[ترجمه ترگمان]تیم جان Lyall رهبری چنین رهبری را بر عهده دارد که حداقل یک رهبر برجسته دیگر در مسابقه شرط بندی نمی کند
[ترجمه گوگل]تیم جان لاییل دارای چنین رهبری فرماندهی است که حداقل یکی از پیشگامان بسکتبال دیگر در مسابقات شرط بندی نمی کند

10. Freddie stood on the corner of the turning as lookout for Tommy Green the street bookmaker.
[ترجمه ترگمان]فردی در گوشه اتاق ایستاده بود و به دنبال تامی گرین در خیابان bookmaker بود
[ترجمه گوگل]فردی در گوشه ای از چرخش ایستاده بود، به عنوان گریم خیابانی خیابانی تامی سبز ایستاده بود

11. The only way you can place a cash bet is with a bookmaker on Saturday.
[ترجمه ترگمان]تنها راهی که می توانید برای شرط بندی روی آن شرط بگذارید روز شنبه است
[ترجمه گوگل]تنها راهی که شما می توانید بلیت نقدی را با یک بسکتبال در روز شنبه بگذارید

12. Fred Done and his company Betfred, the World's biggest independent bookmaker, have become United's official bookmaking and online gaming partner in a multi-million pound deal.
[ترجمه ترگمان]فرد انجام شد و شرکت او Betfred، بزرگ ترین شرکت مستقل مشترک المنافع، تبدیل به bookmaking رسمی یونایتد و شریک بازی آنلاین در یک قرارداد چند میلیون پوندی شد
[ترجمه گوگل]فرد دان و شرکت او Betfred، بزرگترین بسکتبال مستقل در جهان، تبدیل شده اند قرارداد رسمی رسمی ایالات متحده و شریک بازی های آنلاین در یک معامله چند میلیون پوند است

13. In fact, the behind s of each graduation design include the strenuous effort of bookmaker.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، پشت سر هر طرح فارغ التحصیلی شامل تلاش شدید of است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، پشت هر طرح طراحی فارغ التحصیلی شامل تلاش شدید بوکمارک می شود

پیشنهاد کاربران

صحاف، کسی که کتاب ها رو ته بندی و جلد می کنه


کلمات دیگر: