بانکداران، بانک دار، صراف
bankers
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. bankers have visited tehran to tout for investment
بانکداران برای جلب سرمایه گذاری از تهران دیدن کرده اند.
2. bankers huddled to discuss the new law
بانکداران گرد آمدند تا درباره ی قانون جدید شور کنند.
3. a few oldline bankers
معدودی بانکدار با سابقه
4. a three-man deputation representing swiss bankers
هیئت نمایندگی سه نفره از جانب بانکداران سویسی
5. he became the tool of rich bankers
او آلت دست بانکداران پولدار شد.
پیشنهاد کاربران
بانکداران
کلمات دیگر: