کلمه جو
صفحه اصلی

bandy about

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to mention repeatedly, especially lightly or frivolously.

- His name was bandied about in the conversation, but no one seemed to know him well.
[ترجمه ترگمان] در این گفتگو، اسمش به میان آمد، اما به نظر نمی رسید کسی او را خوب بشناسد
[ترجمه گوگل] نام او در این گفتگو مورد ضرب و شتم قرار گرفت، اما هیچ کس به نظر او او را خوب نفهمید

جملات نمونه

1. The stories being bandied about are completely false.
[ترجمه ترگمان]رد و بدل شدن داستان ها به طور کامل نادرست است
[ترجمه گوگل]داستان هایی که در مورد آنها راه اندازی شده کاملاً نادرست است

2. His name was being bandied about as a future prime minister.
[ترجمه ترگمان]نام او به عنوان نخست وزیر آینده رد و بدل می شد
[ترجمه گوگل]نام او به عنوان یک نخست وزیر آینده مورد جاسوسی قرار گرفت

3. The word "dedication" was bandied about regularly on the newspaper.
[ترجمه ترگمان]واژه \"اهدا\" به طور منظم در این روزنامه رد و بدل می شد
[ترجمه گوگل]کلمه quot؛ تقدیمquot؛ مرتباً در روزنامه باندی می شد

4. The news of the robbery of the bank was quickly bandied about.
[ترجمه ترگمان]خبر دزدی بانک به سرعت به میان آمد
[ترجمه گوگل]خبر سرقت از بانک به سرعت در هم پیچید

5. Many names have been bandied about in the press as the manager's replacement.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اسامی در مطبوعات به عنوان جانشین مدیر رد و بدل شده است
[ترجمه گوگل]به دلیل جایگزینی مدیر شماره 39 ، بسیاری از نام ها در مطبوعات راهزن شده اند

6. Lots of different figures were being bandied about.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مختلف به میان می آمدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از چهره های مختلف در مورد راهزنی بودند

7. Several different figures have been bandied about,but this is the only correct one.
[ترجمه ترگمان]چندین آمار و ارقام مختلف رد و بدل شده است، اما این تنها راه حل درست است
[ترجمه گوگل]چندین شخصیت مختلف در مورد آنها دزدکی شده است ، اما این تنها شخصیت صحیح است

8. Large figures were bandied about, but no money was ever paid.
[ترجمه ترگمان]تعدادشان زیاد می شد، اما هیچ پولی پرداخت نمی شد
[ترجمه گوگل]چهره های بزرگی مورد سرقت قرار گرفتند ، اما هیچ وقت پولی پرداخت نشد

9. Her name is being bandied about as the next chairperson.
[ترجمه ترگمان]نام او به عنوان رئیس بعدی رد و بدل می شود
[ترجمه گوگل]نام او بعنوان رئیس بعدی راهزن می شود

10. The story is being bandied about that you are going to remove to London.
[ترجمه ترگمان]شایع شده است که شما قصد دارید به لندن بروید
[ترجمه گوگل]داستان در مورد این است که شما قصد دارید آن را به لندن بردارید

11. Yet, as was suggested earlier in this section, new ideas were being bandied about.
[ترجمه ترگمان]با این حال، همانطور که قبلا در این بخش پیشنهاد شده بود، ایده های جدید رد و بدل می شد
[ترجمه گوگل]با این حال ، همانطور که قبلاً در این بخش پیشنهاد شد ، ایده های جدیدی در مورد آن جبهه گرفته شد

12. Estimates ranging from ten thousand to thirty thousand were bandied about.
[ترجمه ترگمان]Estimates از ده هزار تا سی هزار رد و بدل می شد
[ترجمه گوگل]برآورد های مختلف از ده هزار تا سی هزار مورد انجام شد

13. A price of £000 has been bandied about.
[ترجمه ترگمان]به قیمت ۱۰۰۰ پوند در این میان رد و بدل شده است
[ترجمه گوگل]قیمت £ 000 پوند شده است

14. It is about 100m, though the figure of 200m is often bandied about.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰ متر است، هر چند که رقم ۲۰۰ متر اغلب در مورد آن رد و بدل می شود
[ترجمه گوگل]این حدود 100 متر است ، هرچند که رقم 200 متر اغلب در باند است

پیشنهاد کاربران

دهان به دهان شدن
رد و بدل گشتن


کلمات دیگر: