کاهش یافته است، کم شدن، خرد شدن، تخفیف دادن، خرد کردن، کاستن، رفع نمودن، اب گرفتن از، بزور تصرف کردن، خرد ساختن، فرو نشستن
abated
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
فرکش کردن
کلمات دیگر:
کاهش یافته است، کم شدن، خرد شدن، تخفیف دادن، خرد کردن، کاستن، رفع نمودن، اب گرفتن از، بزور تصرف کردن، خرد ساختن، فرو نشستن