کلمه جو
صفحه اصلی

accompanist


معنی : همراهی کننده، ساز یا اواز همراهی کننده
معانی دیگر : (موسیقی) کسی که با نواختن ساز موسیقی (به ویژه پیانو) نوازنده یا خواننده را همراهی می کند، همنواز، هم نوازگر (accompanyist هم می نویسند)، همراهی کننده با اواز یا سازی چون پیانو

انگلیسی به فارسی

همراهی‌کننده، (موسیقی) همراهی‌کننده با آواز یا سازی چون پیانو


شرکت کننده، همراهی کننده، ساز یا اواز همراهی کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who provides a musical accompaniment, esp. on a piano.

• someone who provides accompaniment (especially a musician who plays a minor part to complement the main instrument)
an accompanist is a musician who plays one part of a piece of music while someone else sings or plays the main tune.

مترادف و متضاد

همراهی کننده (اسم)
accompanist

ساز و اواز همراهی کننده (اسم)
accompanist

جملات نمونه

1. The singer's accompanist on the piano was Charles Harman.
[ترجمه ترگمان]آواز خوانندگان روی پیانو چارلز هارمن بود
[ترجمه گوگل]همراهان خواننده در پیانو چارلز هارمن بود

2. Just my accompanist, Denis King, and me.
[ترجمه ترگمان]فقط accompanist، دنیس کینگ و من
[ترجمه گوگل]فقط همراه من، دنیس کینگ، و من

3. The accompanist picked up the idea and elaborated it.
[ترجمه ترگمان]The ایده را برداشت و آن را به تفصیل شرح داد
[ترجمه گوگل]کمپانی این ایده را برداشت و آن را به کار برد

4. Then with a nod to his accompanist, Julian began to play a complex opus by the English composer Sir Edward Elgar.
[ترجمه ترگمان]سپس با اشاره ای به accompanist او شروع به نواختن یک کار پیچیده کرد که توسط نویسنده انگلیسی، سر ادوارد اجرا می کند
[ترجمه گوگل]سپس با نوازنده همراهش، جولیان آهنگساز پیچیده انگلیسی سر ادوارد الگار شروع به بازی کرد

5. So that the piano accompanist to the "thinking" and "transportation" fully taken into account two levels of meaning of works of musical expression.
[ترجمه ترگمان]بنابراین پیانو زدن به \"تفکر\" و \"حمل و نقل\" به طور کامل دو سطح از معنای آثار موسیقی را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]به طوری که پیانو پیانو به 'تفکر' و 'حمل و نقل' به طور کامل در نظر گرفته شده دو سطح معنای آثار بیان موسیقی

6. She was a great accompanist as well as soloist and that isn't always the case.
[ترجمه ترگمان]She خیلی خوب was و همیشه هم این طور نیست
[ترجمه گوگل]او یک شرکت سازنده و استاد بزرگ بود و همیشه اینطور نیست

7. The Choir Director and Piano Accompanist are experienced volunteer musicians and lead this enthusiastic Christian fellowship to perform outstanding and inspiring music.
[ترجمه ترگمان]سرپرست گروه همسرایان و پیانو Accompanist، نوازندگان داوطلب را تجربه کرده و این انجمن پرشور مسیحی را رهبری می کنند تا موسیقی برجسته و الهام بخش را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]کارگردان ارکستر و پیانو پیانو با نوازندگان داوطلب تجربه می کنند و این کمپانی مشتاق مسیحی را برای انجام موسیقی برجسته و الهام بخش هدایت می کنند

8. The man is a piano accompanist.
[ترجمه ترگمان]این مرد a is
[ترجمه گوگل]این مرد همراه با پیانو است

9. And I'll hire somebody, an accompanist for you.
[ترجمه ترگمان]و یه نفر رو استخدام می کنم یه accompanist برای تو
[ترجمه گوگل]و من کسی را استخدام میکنم، یک شرکت سازنده برای شما

10. Of course, the accompanist has to respond to the different expressiveness of the chords in supporting the melody.
[ترجمه ترگمان]البته، accompanist باید به بیانگری متفاوت the در حمایت از ملودی پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]البته، سازنده باید به اشکال مختلف آکورد در حمایت از ملودی پاسخ دهد

11. Mr. Hillme, her social-studies teacher and accompanist, winked at her.
[ترجمه ترگمان]آقای Hillme، معلم درس های اجتماعی و accompanist چشمکی به او زد
[ترجمه گوگل]آقای هیلم، معلم و همکارانش در مطالعات اجتماعی خود، به او لبخند زد

12. Alan Strachan as director knits the whole show together neatly and Jonathan Cohen on piano is a suitably reticent accompanist.
[ترجمه ترگمان]آلن Strachan به عنوان کارگردان تمام این برنامه را با دقت به دور هم می کشاند و جاناتان کوهن از پیانو زنی که به طور مناسب خاموش است، دارد
[ترجمه گوگل]آلن Strachan به عنوان کارگردان کل نمایش را با هم به خوبی پوشانده است و جاناتان کوهن در پیانو هم آهنگساز مناسب است

13. I'd be happy to sing, but I'll need an accompanist.
[ترجمه ترگمان]خوشحال می شوم آواز بخوانم، اما an را لازم دارم
[ترجمه گوگل]خوشحال می شوم که آواز بخوانم، اما به همراه همسرم نیاز دارم

14. John was selected partly because he resembled, in type, Joyce's accompanist Bill Blezzard.
[ترجمه ترگمان]جان یکی از آن ها را انتخاب کرده بود به خاطر آن که به تیپ و accompanist جو یس s شباهت داشت
[ترجمه گوگل]جان به عنوان بخشی از انتخابش انتخاب شد، زیرا او بیل بلتزارد، سازنده جویس، در نوع خود بود

15. It would be wrong to assume that, with a soloist playing at a level of only 70%, the pianist or other accompanist would have to play at a higher level than 100% in order to compensate.
[ترجمه ترگمان]فرض بر این است که با بازی soloist در سطح تنها ۷۰ %، پیانیست یا سایر accompanist باید در یک سطح بالاتر از ۱۰۰ % بازی کند تا جبران شود
[ترجمه گوگل]اشتباه است که فرض کنیم که، با یک بازیگر سولویست در سطح تنها 70٪، پیانیست یا سایر شرکت سازنده مجبور به بازی در سطح بالاتری از 100٪ برای جبران است


کلمات دیگر: