کلمه جو
صفحه اصلی

acidify


معنی : ترش کردن، اسید کردن، حامض کردن
معانی دیگر : تبدیل به اسید کردن یا شدن، اسیدی کردن یا شدن، حام­ کردن

انگلیسی به فارسی

اسید کردن، ترش کردن، حامض کردن


اسیدی کردن، اسید کردن، ترش کردن، حامض کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: acidifies, acidifying, acidified
• : تعریف: to make or change into acid.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: acidifiable (adj.), acidification (n.), acidifier (n.)
• : تعریف: to become or change into acid.

• make or become acid

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- تبدیل به اسید کردن یا شدن، اسیدى کردن یا شدن 2- ترش کردن یا شدن، ترشیدن، ترشاندن
[نساجی] اسید شدن - اسید کردن

مترادف و متضاد

ترش کردن (فعل)
acerbate, acidify, acidulate

اسید کردن (فعل)
acidify

حامض کردن (فعل)
acidify

جملات نمونه

1. Once your water is soft it is easily acidified using peat filtration.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آب شما نرم است، به راحتی با فیلتراسیون استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب شما نرم است، آن را به راحتی اسیدی می کنید با استفاده از فیلتر کردن ذغال سنگ

2. It appears that deciduous trees do not acidify in this way.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که درختان برگریز به این شکل نیستند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که درختان بافتنی از این طریق اسیدی نمی شوند

3. Because cryptocorynes acidify the water, they form a favorable medium for the survival and spawning of many popular fish species.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که cryptocorynes آب را تمیز می کند، یک محیط مناسب برای بقا و تولید بسیاری از گونه های محبوب ماهی ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]از آنجا که کریپتوکاریین ها آب را اسیدی می کنند، آنها یک محیط مناسب برای بقا و پرورش بسیاری از گونه های محبوب ماهی را تشکیل می دهند

4. Again, acidifying old water is not suitable.
[ترجمه ترگمان]دوباره، آب شیرین acidifying مناسب نیست
[ترجمه گوگل]دوباره آب اسیدی شدن مناسب نیست

5. Many plant cells rapidly expand when their cell walls are acidified; acid activates enzymes that increase the flexibility of cell walls.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سلول های گیاهی به سرعت گسترش می یابند که دیواره های سلولی آن ها acidified هستند؛ اسید آنزیم هایی را فعال می کند که انعطاف پذیری دیواره ای سلول را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از سلول های گیاهی به سرعت در حال افزایش است، زمانی که دیواره سلولی آنها اسیدی می شود؛ اسید فعال آنزیم هایی است که انعطاف پذیری دیواره سلولی را افزایش می دهد

6. Acidifying droplets can reduce the growth of trees and crops, at concentrations far lower, than had been suspected up to now.
[ترجمه ترگمان]قطرات Acidifying می توانند رشد درختان و محصولات را در غلظت های پایین تری نسبت به حال حاضر کاهش دهند
[ترجمه گوگل]قطره اسیدی شدن می تواند رشد درختان و محصولات را کاهش دهد، در غلظت های بسیار پایین تر از آنچه تا به حال مشکوک شده است

7. N deposition can acidify the soil and leaching the exchangeable base cations.
[ترجمه ترگمان]این رسوب می تواند خاک را آلوده کرده و لیچینگ base را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]رسوبات N می تواند خاک را اشباع کرده و محلول های کاتالیزور مبدل را شسته شود

8. TCEP hydrochloride can acidify the crystallization solution.
[ترجمه ترگمان]هیدروکلرید TCEP می تواند به محلول crystallization کمک کند
[ترجمه گوگل]TCEP hydrochloride می تواند محلول کریستالی را اسیدی کند

9. Rising carbon dioxide levels acidify the ocean, which has a particularly devastating effect on organisms that have calcium carbonate shells, like Foraminifera.
[ترجمه ترگمان]افزایش سطح دی اکسید کربن در اقیانوس، که تاثیر مخربی بر روی ارگانیسم هایی دارد که پوسته های کربنات کلسیم دارند، مانند Foraminifera
[ترجمه گوگل]افزایش سطح دی اکسید کربن، اسیدها را اسیدی می کند، که اثر خاصی را بر روی موجوداتی که دارای پوسته های کربنات کلسیم هستند، مانند فرامینیفرا

10. Adding vinegar will acidify the solution.
[ترجمه ترگمان]افزودن سرکه راه حل را حل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اضافه کردن سرکه محلول را اسیدی کنید

11. Cranberry juice is often recommended to acidify the urine and discourage development of stones.
[ترجمه ترگمان]عصاره Cranberry اغلب توصیه می شود که ادرار را تمیز کرده و تولید سنگ را دلسرد کند
[ترجمه گوگل]آب نارنگی اغلب توصیه می شود که اسیت اسیدی شود و مانع توسعه سنگ ها شود

12. Pollutants can acidify surface water.
[ترجمه ترگمان]آلاینده ها می توانند آب سطحی را تخلیه کنند
[ترجمه گوگل]آلاینده ها می توانند آب سطحی را اسیدی کنند

13. Bennett and Williams suggest that the cells of opening or closing traps acidify their own walls by releasing hydrogen ions.
[ترجمه ترگمان]بنت و ویلیامز پیشنهاد می کنند که سلول های باز یا بسته، با آزاد کردن یون های هیدروژن، دیواره ای خود را مسدود می کنند
[ترجمه گوگل]بنت و ویلیامز پیشنهاد می دهند که سلول های تله باز یا بسته شدن اسید کردن دیواره های خود را با آزاد کردن یون های هیدروژن

14. It was most advantageous to the coagulation that made the raw influent wastewater acidify 20 hours.
[ترجمه ترگمان]این آب بیش از همه به خاطر انعقاد آب مایع ورودی که ۲۰ ساعت به هدر رفت مفید بود
[ترجمه گوگل]برای انعقاد بیشترین سود را داشت که فاضلاب خام را 20 ساعت اسیدی کرد

15. Includes the amino acid and vitamin C, prevents the skin to acidify, skin moisturizing, tightens the skin.
[ترجمه ترگمان]شامل اسید آمینه و ویتامین C، از پوست به مرطوب شدن پوست جلوگیری می کند، مرطوب کننده پوست، پوست را محکم تر می کند
[ترجمه گوگل]شامل اسید آمینه و ویتامین C، جلوگیری از اسیدی شدن پوست، رطوبت پوست، پوست را تشدید می کند


کلمات دیگر: