1. The acceptation of these words are presented in so far as a dictionary.
[ترجمه ترگمان]مفهوم این کلمات تا کنون به عنوان یک فرهنگ لغت ارائه شده است
[ترجمه گوگل]پذیرش این کلمات به عنوان یک فرهنگ لغت ارائه شده است
2. Are jealousy and admiring acceptation be apart too much?
[ترجمه ترگمان]آیا حسادت و تحسین بر این معنی که بیش از حد می تواند از هم جدا باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا پذیرش حسادت و تحسین بیش از حد متفرق می شود؟
3. Order acceptation is a multi - attribute decision problem.
[ترجمه ترگمان]acceptation سفارش یک مساله تصمیم گیری چند ویژگی است
[ترجمه گوگل]پذیرش سفارش یک مشکل تصمیم گیری چند ویژگی است
4. The coming of many differences of artistic acceptation is a subject that has been being studied.
[ترجمه ترگمان]ظهور بسیاری از تفاوت های هنری هنری موضوعی است که مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ظهور بسیاری از تفاوت های پذیرش هنری موضوعی است که مورد مطالعه قرار گرفته است
5. Because this poem misunderstood acceptation and made joke.
[ترجمه ترگمان]چون این شعر acceptation را اشتباه فهمیده بود و شوخی می کرد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این شعر اشتباه تصدیق و شوخی ساخته است
6. And worthy of acceptation. Fire is bright.
[ترجمه ترگمان]و شایسته قبول معنی این معنی نیست آتش روشن است
[ترجمه گوگل]و ارزش پذیرش آتش روشن است
7. The other is the development of acceptation still use the form of single syllable words.
[ترجمه ترگمان]دیگری، توسعه of است که هنوز از فرم کلمات مجزای کلمات استفاده می کند
[ترجمه گوگل]دیگر توسعه پذیرش هنوز از فرم واژگان یکساله استفاده می کند
8. Thirdly, the work and acceptation using in paraphrase should be embodied in dictionary.
[ترجمه ترگمان]سوم، کار و acceptation با استفاده از تفسیر باید در فرهنگ لغت گنجانده شوند
[ترجمه گوگل]سوم، استفاده از کار و پذیرش در ترجمه باید در فرهنگ لغت باشد
9. The acceptation individual of the ancient Chinese a feature of duality.
[ترجمه ترگمان]فرد acceptation، یکی از ویژگی های دوگانه چین باستان است
[ترجمه گوگل]شخص پذیرفته شده از چینی های باستانی ویژگی دوگانگی است
10. And worthy of acceptation.
[ترجمه ترگمان]و شایسته قبول معنی این معنی نیست
[ترجمه گوگل]و ارزش پذیرش
11. We will unlock your puzzle by truth and we hope to have your acceptation inspection.
[ترجمه ترگمان]ما puzzle را با حقیقت باز خواهیم کرد و امیدواریم که این یک بازرسی معنی داشته باشد
[ترجمه گوگل]ما پازل خود را با حقیقت باز خواهیم کرد و امیدواریم بازرسی پذیرش شما را داشته باشد
12. Conclusion The anormal expression of CD44 in infertility will reduce endometrium's acceptation, which led to the failure of imbed.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بیان anormal در ناباروری در ناباروری کاهش endometrium ها را کاهش خواهد داد که منجر به شکست of شد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری بیان بی حسی CD44 در ناباروری، پذیرش اندومتری را کاهش می دهد، که منجر به شکست امواج می شود
13. This is a faithful saying and worthy of all acceptation.
[ترجمه ترگمان]این یک حرف وفادار و شایسته تمام معنی این معنی است
[ترجمه گوگل]این یک سخن وفادار است و ارزش هر پذیرش را دارد
14. The fourth chapter speaks of the complex relation between the morphology and acceptation of neology and neologism.
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم از رابطه پیچیده بین مورفولوژی و acceptation neology و neologism سخن می گوید
[ترجمه گوگل]فصل چهارم از ارتباط پیچیده بین مورفولوژی و پذیرش نئونولوژی و شعر و ادبیات صحبت می کند