کلمه جو
صفحه اصلی

acrobatics


معنی : بند بازی
معانی دیگر : هر کار مشکل یا ترفندی که سرعت و مهارت لازم داشته باشد، هنر یا مهارت یا ترفند یک آکروبات باز

انگلیسی به فارسی

بند بازی


آکروباتیک، بند بازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: the moves of an acrobat; gymnastic feats.
مشابه: tumble

- Her acrobatics were almost unbelievable.
[ترجمه ترگمان] acrobatics تقریبا باور نکردنی بود
[ترجمه گوگل] آکروبات او تقریبا باور نکردنی بود

(2) تعریف: (used with a sing. verb) the art of performing gymnastic feats.

- Acrobatics requires great discipline.
[ترجمه ترگمان] acrobatics نیازمند نظم و انضباط عالی است
[ترجمه گوگل] آکروباتیک نیاز به نظم و انضباط عالی دارد

(3) تعریف: (used with a sing. verb) any display of unusual dexterity or precision.

- mental acrobatics
[ترجمه ترگمان] استادانه نقش بسته بود،
[ترجمه گوگل] آکروباتیک روانی

• art of an acrobat, gymnastic feats performed by an acrobat

مترادف و متضاد

athletic floor exercises


Synonyms: balancing, feats, gymnastics, somersaults, stunts, tumbling


بند بازی (اسم)
acrobatics

جملات نمونه

mental acrobatics

کارهای مشکل فکری


1. mental acrobatics
کارهای مشکل فکری

2. Her acrobatics were greeted with loud applause.
[ترجمه ترگمان]acrobatics با تشویق و تحسین به او خوشامد گفتند
[ترجمه گوگل]آکروبات های او با تشویق فراوان به سر می برند

3. Acrobatics is hard to learn but beautiful to watch.
[ترجمه ترگمان]دیدن آن سخت است اما تماشا کردن زیبا است
[ترجمه گوگل]Acrobatics برای یادگیری سخت است اما تماشای آن زیبا است

4. They showed off their acrobatics, to our great amusement.
[ترجمه ترگمان]آن ها acrobatics خود را برای تفریح و تفریح ما نمایش می دادند
[ترجمه گوگل]آنها آکروباتیک خود را نشان دادند، به سرگرمی بزرگ ما

5. Acrobatics takes a long time to learn.
[ترجمه ترگمان]acrobatics مدتی طول می کشد تا یاد بگیرد
[ترجمه گوگل]Acrobatics طول می کشد برای یادگیری طولانی است

6. His acrobatics yesterday were thrilling.
[ترجمه ترگمان]دیروز acrobatics به هیجان آمده بود
[ترجمه گوگل]آکروباتیک او دیروز هیجان زده بود

7. Only acrobatics from teenage keeper Declan Devine prevented Smith from completing a hat-trick before the break.
[ترجمه ترگمان]این کار فقط acrobatics از keeper teenage بود که این کار را قبل از تعطیلات به اسمیت اجازه نمی داد که کلاه برداری را ازسر بگیرد
[ترجمه گوگل]فقط آکروباتیک از نگهبان نوجوان Declan Devine جلوگیری از اسمیت از تکمیل هت تریک قبل از استراحت

8. Acrobatics on the balustrade or something?
[ترجمه ترگمان]روی نرده چوبی یا یه همچین چیزی؟
[ترجمه گوگل]آکروباتیک بر روی نرده یا چیزی؟

9. He simply floats into confounding feats of acrobatics and then comes to still, collected repose.
[ترجمه ترگمان]او به سادگی سر و کله زدن به کاره ای acrobatics و بعد به آرامش می رسد و آرام می گیرد و استراحت می کند
[ترجمه گوگل]او به سادگی به شناگرهای مخوف آکروباتیک شناور می آید و پس از آن می آید، جمع آوری شده است

10. And yet the driver isn't aware of these acrobatics from behind the wheel.
[ترجمه ترگمان]و با این حال راننده از این حرکات آکروباتیک در پشت فرمان آگاه نیست
[ترجمه گوگل]و در عین حال راننده از این آکروباتیک از پشت چرخ آگاه نیست

11. The booze was performing acrobatics on his nerves.
[ترجمه ترگمان]مشروبات روی اعصاب او نقش می بستند
[ترجمه گوگل]طعم و مزه آن را بر روی اعصاب خود اعمال کرد

12. He integrated modern dance with acrobatics.
[ترجمه ترگمان]او رقص مدرن را با حرکات آکروباتیک انجام داد
[ترجمه گوگل]او رقص مدرن را با آکروباتیک ادغام کرد

13. Trapeze acrobatics is her favorite performance every time she goes to the circus.
[ترجمه ترگمان]هر بار که به سیرک می رود، عملکرد مورد علاقه اش را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]Acrobatics Trapeze عملکرد مورد علاقه او هر بار که او به سیرک می رود

14. They were still doing wild acrobatics in the yard, turning somersaults and cartwheels.
[ترجمه ترگمان]همچنان که در حیاط بازی می کردند، معلق می زدند و می چرخیدند و چرخ می زدند
[ترجمه گوگل]آنها هنوز در حیاط آکواریوم های وحشی بودند و سمرسا و چرخ های چرخان را می چرخاندند

15. One inverted, belly top, equestrian, scorpions crawling acrobatics is more realistic.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها واژگون شده، شکم، و عقرب، acrobatics که در حال خزیدن هستند، واقعی تر است
[ترجمه گوگل]یکی از معکوس، شکم بالا، سوارکاری، عقرب های آکروباتیک خزنده واقع گرایانه تر است

پیشنهاد کاربران

حرکات آکروباتیک

در مقام صفت: محیرالعقول


کلمات دیگر: