کلمه جو
صفحه اصلی

rough and ready


سردستی، برای استفاده ی موقت، مقدماتی، کم سنجیده، آزمایشی، خشن، سریع العمل

انگلیسی به فارسی

خشن، سریع العمل


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: rough or crude but adequate to meet a need.

(2) تعریف: showing or characterized by rough vigor and quick response rather than refinement, formality, or the like.

• if you describe something as rough and ready, you mean that it has been made, done, or arranged in a hurry and may not be totally satisfactory.

جملات نمونه

1. rough-and-ready methods
روش های مقدماتی

2. a rough-and-ready cabin
اتاقک موقت

3. Here is a rough and ready measure-ment.
[ترجمه ترگمان]این یک اقدام سخت و آماده است
[ترجمه گوگل]در اینجا یک اندازه گیری خشن و آماده است

4. The tests are only a rough and ready guide to a pupil's future development.
[ترجمه AD] آزمون ها تنها یک راهنمای مقدماتی برای پیشرفت آینده دانش آموز هستند
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها تنها یک راهنمای خشن و آماده برای توسعه آینده دانش آموزان هستند
[ترجمه گوگل]تستها فقط یک راهنمای خشن و آماده برای توسعه آینده دانشآموز هستند

5. The accommodation is rather rough and ready, I'm afraid.
[ترجمه ترگمان]محل اقامت نسبتا ناهموار و آماده است
[ترجمه گوگل]محل اقامت کمی خشن و آماده است، من می ترسم

6. These can never be anything more than very rough and ready guidelines.
[ترجمه ترگمان]اینها هرگز چیزی بیش از دستورالعمل های دقیق و آماده نیستند
[ترجمه گوگل]اینها هرگز نمی توانند بیش از دستورالعمل های بسیار خشن و آماده باشند

7. Here are my calculations. They're a little rough and ready as yet, but you'll get a general idea.
[ترجمه ترگمان]این محاسبات من است آن ها هنوز کمی خشن و آماده هستند، اما یک نظر عمومی پیدا می کنید
[ترجمه گوگل]محاسبات من اینجاست آنها کمی خشن و آماده هستند، اما شما یک ایده کلی دریافت خواهید کرد

8. She could talk in quite rough and ready language if occasion demanded.
[ترجمه ترگمان]او می توانست با لحنی کاملا خشن و آماده صحبت کند
[ترجمه گوگل]او می تواند در صورت تقاضا در زبان کاملا خشن و آماده صحبت کند

9. This is a rather rough and ready technique.
[ترجمه ترگمان]این یک تکنیک نسبتا سخت و آماده است
[ترجمه گوگل]این روش نسبتا خشن و آماده است

10. Only rough and ready figures are available because of problems of definition.
[ترجمه ترگمان]تنها اشکال خشن و آماده به دلیل مشکلات تعریف در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]فقط چهره های خشن و آماده به دلیل مشکلات تعریف موجود است

11. I quickly thought up a rough and ready plan.
[ترجمه ترگمان]به سرعت یک نقشه خشن و آماده را پیش کشیدم
[ترجمه گوگل]من به سرعت یک برنامه خشن و آماده را تصور کردم

12. This ferry, for example, is a bit rough and ready.
[ترجمه ترگمان]برای مثال این قایق کمی سخت و آماده است
[ترجمه گوگل]برای مثال، این کشتی کمی خشن و آماده است

13. The living conditions were a bit rough and ready, as there were no beds.
[ترجمه ترگمان]شرایط موجود، کمی خشن و آماده بود، چون تخت خواب نداشت
[ترجمه گوگل]شرایط زندگی کمی خشن و آماده بود، زیرا هیچ تختی وجود نداشت

14. It is helpful to begin with a rough and ready classification.
[ترجمه ترگمان]شروع با یک طبقه بندی سخت و آماده مفید است
[ترجمه گوگل]مفید است که با طبقه بندی خشن و آماده آغاز شود

پیشنهاد کاربران

ساده اما خوب و کافی ( برای استفاده در یک موقعیت )

خام و بی تجربه

برای اشخاص: اون فرد با ادب یا تحصیل کرده نیست

سرسری ولی قابل استفاده

ساده اما کاربردی

فی البداهه
بداهه گویی

Meaning of rough and ready in English

rough and ready

produced quickly, with little preparation

Crude and lackling sophistication

سرانگشتی ، حساب سرانگشتی rough and ready reckoning


کلمات دیگر: