کلمه جو
صفحه اصلی

acervate


معنی : انبوه شده، انباشته
معانی دیگر : وابسته به گیاهانی که پهلوی هم و به صورت دسته (یا سنبله یا کلاله) می رویند، کپه ای، انبوه زی، کپه شده، به هم چسبیده

انگلیسی به فارسی

جاذبه، انبوه شده، انباشته


انبوه‌شده، انباشته


مترادف و متضاد

انبوه شده (صفت)
acervate

انباشته (صفت)
replete, full, cumulative, acervate, stored, congested, stockpiled, stodgy, tumped


کلمات دیگر: