کلمه جو
صفحه اصلی

abstemiousness


معنی : پارسایی، پرهیز گاری
معانی دیگر : پرهیزوامساک درخورونوش

انگلیسی به فارسی

غافلگیری، پارسایی، پرهیز گاری


انگلیسی به انگلیسی

• nonindulgence, austerity, moderation

مترادف و متضاد

پارسایی (اسم)
abstemiousness, piety, devoutness, pietism

پرهیزگاری (اسم)
abstemiousness, pietism, continence, virtue

جملات نمونه

1. Abstinence, abstemiousness and a carefully controlled diet keep them in one piece.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی Abstinence، abstemiousness و رژیم غذایی با دقت کنترل شده، آن ها را در یک قطعه نگه می دارد
[ترجمه گوگل]خودداری، انحطاط و رژیم با دقت کنترل شده آنها را در یک قطعه نگه می دارد

2. This abstemiousness has served it well as the commodity cycle has turned.
[ترجمه ترگمان]این abstemiousness به خوبی زمانی که چرخه محصول تغییر کرده است، سرو کار کرده است
[ترجمه گوگل]این غفلت به خوبی به عنوان چرخه کالای تبدیل شده است

3. Moorel's habitual gravity, as well as his abstemiousness has so far recommended him to Mrs. Yorke.
[ترجمه ترگمان]همان طور که his او را به خانم Yorke توصیه کرده است، جاذبه عادی خود را نیز از دست داده است
[ترجمه گوگل]گرگ معمولی مورل، و همچنین تنش او تا کنون او را به خانم یورک توصیه کرد

4. As Andrew counsels, perhaps a little more abstemiousness wouldn't go amiss.
[ترجمه ترگمان]اما در نظر شاهزاده آندره شاید اندکی بیش از پیش به خطا نرفته باشد
[ترجمه گوگل]به عنوان مشاوران اندرو، شاید کمی بدتر از آن بی اعتمادی نباشد

5. Abstemiousness—just 9% of Manhattanites drive to work alone, compared with 75% of Angelenos.
[ترجمه ترگمان]abstemiousness - تنها ۹ درصد از Manhattanites به تنهایی به تنهایی کار می کنند، در حالی که ۷۵ درصد از آن ها Angelenos هستند
[ترجمه گوگل]شفافیت - تنها 9 درصد از منهتنانی ها به تنهایی کار می کنند، در مقایسه با 75 درصد از آنجلوون

6. In this isolation you do achieve certain powers, a certain quality of austerity and abstemiousness, which give a sense of power.
[ترجمه ترگمان]در این تنهایی شما به قدرت های خاصی دست پیدا می کنید، با کیفیت خاصی از ریاضت و تنبلی که احساس قدرت می کنند
[ترجمه گوگل]در این انزوا شما به قدرت خاصی دست می یابید، کیفیت خاصی از ریاضت و استبداد، که احساس قدرت را به دست می آورند

پیشنهاد کاربران

خودداری و پرهیز ( خصوصا عیش و نوش )
A new television documentary focuses on of the prime minister’s defining contradiction, portraying her as a woman who cultivated an image of abstemiousness but who liked to live grandlِy


کلمات دیگر: