1. an adherent of islam
پیرو مذهب اسلام
2. She has long been an adherent of the Communist Party.
[ترجمه ترگمان]مدت ها بود که طرفدار حزب کمونیست بود
[ترجمه گوگل]او مدتهاست که طرفدار حزب کمونیست است
3. It makes me an adherent to a code of conduct which helps hold society together.
[ترجمه ترگمان]این به من یک چسبنده به یک قانون رفتاری می کند که به حفظ جامعه کمک می کند
[ترجمه گوگل]این باعث می شود من پایبندی به یک قانون رفتار است که کمک می کند تا جامعه را با هم اداره کند
4. an adherent of Protestantism.
[ترجمه ترگمان]پیرو آیین پروتستان شد
[ترجمه گوگل]پیرو پروتستانتیسم
5. an adherent of Lamaism.
[ترجمه ترگمان]یه طرفدار of
[ترجمه گوگل]یک طرفدار لامیسم
6. The pancreas was excised, trimmed free of adherent fat and lymph nodes, and weighed.
[ترجمه ترگمان]لوزالمعده excised بود که عاری از چربی چسبنده و غدد لنفاوی است و وزن داشت
[ترجمه گوگل]پانکراس از بین رفته و بدون چربی و گره لنفاوی پای چسبیده و وزن می شود
7. NARRATOR: Keith Joseph's most significant adherent was an up - and - coming Conservative politician named Margaret Thatcher.
[ترجمه ترگمان]NARRATOR: یک سیاست مدار محافظه کار به نام مارگارت تاچر یک سیاست مدار محافظه کار به نام مارگارت تاچر بود
[ترجمه گوگل]مهمترین پیرو کیت جوزف، سیاستمدار محافظه کار به نام مارگارت تاچر بود
8. The sample of single, live, adherent cell was studied by the confocal microscopy.
[ترجمه ترگمان]نمونه تک سلول تک و چسبنده به وسیله میکروسکوپ confocal مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نمونه سلول تک، زنده، دلسوز با استفاده از میکروسکوپ کانکوکال مورد بررسی قرار گرفت
9. Passage of adherent cell lines ( subculture ).
[ترجمه ترگمان]تصویب خطوط سلول چسبنده (خرده فرهنگ)
[ترجمه گوگل]گذر از سلولهای وابسته (زیر کشت)
10. Rip's sole domestic adherent was his dog Wolf, who was as much hen - pecked as his master.
[ترجمه ترگمان]تنها عضو داخلی قبیله گرگ، گرگ dog بود که به اندازه اربابش نوک می زد
[ترجمه گوگل]تنها طرفدار داخلی او Rip بود گرگ سگ او، که به اندازه مرغ بود - به عنوان استاد او cecked
11. Self - adherent composite powder for thermal spraying is designed by optimum design method.
[ترجمه ترگمان]پودر کامپوزیت Self برای اسپری حرارتی به وسیله روش طراحی بهینه طراحی شده است
[ترجمه گوگل]پودر کامپوزیت خودپذیری برای پاشش حرارتی با استفاده از روش طراحی بهینه طراحی شده است
12. There are 825 + 958 adherent cells per 100 peripheral blood mononuclear cells.
[ترجمه ترگمان]۸۲۵ + ۹۵۸ سلول های چسبنده در هر ۱۰۰ سلول رگ های خونی محیطی وجود دارند
[ترجمه گوگل]825 958 سلول پایدار در هر 100 سلول تک هسته ای خون محیطی وجود دارد
13. RESULTS AND CONCLUSION:PMSCs and BMSCs had the adherent growth ability, morphology of fibroblast-like cells and spindle-shaped appearance, but the latter had the slightly smaller size.
[ترجمه ترگمان]نتایج و نتیجه گیری: PMSCs و bmscs قابلیت رشد چسبنده، مورفولوژی سلول های فیبروبلاست ها و ظاهر دوکی شکلی را داشتند، اما دومی دارای اندازه کمی کوچک تر بود
[ترجمه گوگل]نتایج و نتیجه گیری PMSCs و BMSCs دارای توانایی رشد پایدار، مورفولوژی سلول های مشابه فیبروبلاست و ظاهر اسپیندل شکل، اما آن را به اندازه کمی کوچک تر بود
14. When the law-and-order adherent is convinced that a choice to offend is sufficiently unfree, he does not wish to punish to offender.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پیرو قانون و پیرو متقاعد شد که یک انتخاب برای توهین به اندازه کافی بد است، او نمی خواهد مجرم را مجازات کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که طرفدار قانونی و قانونی متقاعد شده است که انتخاب مجازات به اندازه کافی غیرقانونی است، او نمی خواهد مجازات کند
15. The skin can become adherent to the underlying tissues.
[ترجمه ترگمان]پوست می تواند چسبنده به بافت زیرین باشد
[ترجمه گوگل]پوست می تواند به بافت های زیر پای خود برسد