1. he was in a terrible fidget over unpaid debts
خیلی نگران قرض های پرداخت نشده ی خود بود.
2. Unpaid bills began to pile up alarmingly.
[ترجمه ترگمان]اسکناس ها به طور وحشتناکی بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]صورتحساب های پرداخت نشده به طور هشدار دهنده شروع به جمع شدن کردند
3. The office is staffed by unpaid volunteers.
[ترجمه ترگمان]این اداره توسط داوطلبان پرداخت نشده اداره می شود
[ترجمه گوگل]این دفتر توسط داوطلبان پرداخت نشده کار می کند
4. Even unpaid work for charity is better than nothing.
[ترجمه ترگمان]حتی کار بدون مزد برای خیریه از هیچ چیز بهتر نیست
[ترجمه گوگل]حتی کار خیریه برای خیریه بهتر از هیچ چیز نیست
5. He's taken unpaid leave for a month.
[ترجمه ترگمان]او یک ماه مرخصی دریافت نکرده است
[ترجمه گوگل]او یک ماه بازپرداخت بدون حقوق دریافت کرده است
6. The guides are unpaid except for basic expenses.
[ترجمه ترگمان]راهنمایان تنها برای هزینه های اولیه حقوق نمی گیرند
[ترجمه گوگل]راهنماهای به استثنای هزینه های اولیه پرداخت می شوند
7. Through oversight, the bill was still unpaid.
[ترجمه ترگمان]از طریق افراد پشت پرده، صورتحساب هنوز نپرداخته بود
[ترجمه گوگل]از طریق نظارت، این لایحه هنوز پرداخت نشده است
8. Police booted the car with unpaid fines.
[ترجمه ترگمان]پلیس این خودرو را با جریمه پرداخت کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس ماشین را با جریمه های پرداخت نشده بوت کرد
9. The Inland Revenue wrote off £900 million in unpaid taxes.
[ترجمه ترگمان]درآمد داخلی متجاوز از ۹۰۰ میلیون پوند مالیات پرداخت نشده را نوشت
[ترجمه گوگل]درآمد داخلی مبلغ 900 میلیون پوند در مالیات پرداخت نشده است
10. He's doing a month's unpaid work experience with an engineering firm.
[ترجمه ترگمان]او ماهیانه یک ماه با یک شرکت مهندسی کار می کند
[ترجمه گوگل]او یک کار ماهانه بدون مشاغل با یک شرکت مهندسی انجام می دهد
11. The bills remained unpaid because of a dispute over the quality of the company's work.
[ترجمه ترگمان]این لوایح به دلیل اختلاف بر سر کیفیت کار این شرکت پرداخت نشده باقی ماندند
[ترجمه گوگل]این اسناد به دلیل اختلاف بر سر کیفیت کار شرکت باقی ماند
12. I've asked if I can take a week's unpaid leave.
[ترجمه ترگمان]پرسیدم می توانم یک هفته مرخصی بگیرم یا نه
[ترجمه گوگل]من از شما خواسته ام که آیا می توانم یک دوره بازپرداخت بدون حقوق را بپردازم؟
13. Doctors work excessive unpaid overtime.
[ترجمه ترگمان]پزشکان اضافه کاری بیش از حد خود را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]پزشکان بیش از حد اضافه کاری اضافه پرداخت می کنند
14. The bill would permit workers twelve weeks of unpaid leave for family emergencies.
[ترجمه ترگمان]این لایحه به کارگران دوازده هفته مرخصی بدون حقوق برای شرایط اضطراری خانوادگی اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]این لایحه به کارکنان اجازه می دهد که دوازده هفته بدون پرداخت اقامت در شرایط اضطراری خانواده
15. Many employees work countless hours of unpaid overtime .
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارمندان ساعات بی شماری از وقت اضافه دست مزد کار می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان ساعت های بی شماری از اضافه کاری اضافه پرداخت می کنند