کلمه جو
صفحه اصلی

infinitesimal


معنی : بینهایت کوچک، بی اندازه خرد
معانی دیگر : (کوچکتر از آنکه بتوان اندازه گرفت) بسیار کوچک، بسیار ریز، بسخرد، بسخرده، (ریاضی) وابسته به بسخرد، بسخردی، (ریاضی) عدد بسخرد

انگلیسی به فارسی

بی اندازه خرد، بینهایت کوچک


بی نهایت کم، بینهایت کوچک، بی اندازه خرد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of a thing or quantity, too small to be measured or calculated.
مترادف: microscopic, minuscule, minute
متضاد: immense
مشابه: atomic, imperceptible, inconsiderable, insignificant, negligible, tiny, wee

- The chances of winning the lottery are very small, but they are not infinitesimal.
[ترجمه ترگمان] شانس برنده شدن در لاتاری بسیار کوچک است، اما بی اندازه کوچک نیستند
[ترجمه گوگل] شانس برنده شدن در قرعه کشی بسیار کوچک است، اما آنها بی نهایت کم نیستند
اسم ( noun )
مشتقات: infinitesimally (adv.)
• : تعریف: a quantity too small to be measured or calculated.
مشابه: iota, particle, trace

• variable with a limit of zero (mathematics); minute quantity, very small amount
minute, very tiny; pertaining to infinitesimals (mathematics)
infinitesimal means extremely small; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بی نهایت کوچک - جزء بی اندازه خرد - بی اندازه کوچک
[ریاضیات] بی نهایت کوچک

مترادف و متضاد

بینهایت کوچک (صفت)
infinitesimal

بی اندازه خرد (صفت)
infinitesimal

small


Synonyms: atomic, imperceptible, inappreciable, inconsiderable, insignificant, little, microscopic, miniature, minuscule, minute, negligible, teeny, tiny, unnoticeable


Antonyms: big, huge, large, significant, substantial


جملات نمونه

1. infinitesimal collection
دسته ی بسخرد (نامتناهی)

2. an infinitesimal chance
احتمال بسیار کم

3. The amounts of radioactivity present were infinitesimal.
[ترجمه ترگمان]مقادیر رادیواکتیویته در حال حاضر بسیار کوچک بودند
[ترجمه گوگل]مقادیر رادیواکتیویتی در حال حاضر بی نهایت کم است

4. In this nascent electronic marketplace only an infinitesimal fraction of business transactions are currently handled on the I-way.
[ترجمه ترگمان]در این بازار نوظهور الکترونیکی تنها یک بخش بسیار کوچک از تراکنش های تجاری در حال حاضر بر روی من انجام می شوند
[ترجمه گوگل]در این بازار الکترونیکی نوظهور، تنها بخش کوچکی از معاملات تجاری در حال حاضر بر روی I-way انجام می شود

5. Even an infinitesimal change in temperature will be recorded by the equipment.
[ترجمه ترگمان]حتی یک تغییر کوچک در دما نیز توسط این تجهیزات ثبت خواهد شد
[ترجمه گوگل]حتی تغییرات بی نهایت دما در تجهیزات ثبت می شود

6. All living organisms produce electrical impulses on an infinitesimal scale.
[ترجمه ترگمان]تمام موجودات زنده، ایمپالس ها الکتریکی را روی یک مقیاس کوچک تولید می کنند
[ترجمه گوگل]همه موجودات زنده تولید امواج الکتریکی در مقیاس بی نهایت

7. Who knows what infinitesimal variation of brain chemistry might have made Kaczynski susceptible at birth to the hospital trauma nine months later?
[ترجمه ترگمان]چه کسی می داند که تغییرات بسیار کوچکی از شیمی مغز ممکن است Kaczynski را نه ماه بعد در معرض ضربه روحی بیمارستان قرار دهد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می داند تغییرات بی حد و حصر شیمی در مغز، ممکن است Kaczynski 9 ماه پس از زایمان را به آسیب های بیمارستانی تبدیل کند؟

8. II Limit --- Reasonability of Infinitesimal Calculus.
[ترجمه ترگمان]۲ محدودیت ریاضی را محدود کنید (Reasonability)را محدود کنید
[ترجمه گوگل]II محدود --- معقول بودن محاسبات بی نهایت

9. Theorem 1 The sum of finite number of infinitesimal is an infinitesimal.
[ترجمه ترگمان]قضیه ۱: مجموع تعداد متناهی از بی نهایت کوچک، یک عدد بسیار کوچک است
[ترجمه گوگل]قضیه 1 مجموع تعداد محدودی از بی نهایت کم یک بی نهایت کم است

10. Newton says he has abandoned the infinitesimal or infinitely small quantity.
[ترجمه ترگمان]نیوتن می گوید که مقدار بسیار کوچک یا بی نهایت کوچک را رها کرده است
[ترجمه گوگل]نیوتن می گوید که کمترین مقدار کم یا بی نهایت کوچک را رها کرده است

11. Based on no-preemptive priority queuing network model and infinitesimal perturbation analysis schemes, new dynamic scheduling algorithm is presented.
[ترجمه ترگمان]براساس مدل شبکه صف بندی شبکه اولویت بدون پیش preemptive و طرح های آنالیز اغتشاش بسیار کوچک، الگوریتم زمان بندی پویای جدید ارائه شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس مدل شبکه عددی بدون پیش شرطی و طرحهای تجزیه و تحلیل ماتریس بی نهایت، الگوریتم زمانبندی پویا جدید ارائه شده است

12. She spoke with that gentle infinitesimal inflexion of mockery which descended to her from her mother.
[ترجمه ترگمان]با آن لبخند ملایم و infinitesimal که از مادرش به سوی او می آمد، سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او با این نزاع بی نهایت ملایم فریبکارانه که از مادرش به او رسیده بود صحبت کرد

13. Infinitesimal strains cannot yet be recorded.
[ترجمه ترگمان]strains هنوز ثبت نشده اند
[ترجمه گوگل]هنوز نمی توان سویه های Infinitesimal را ثبت کرد

14. A drop of water is very infinitesimal, but do you know many a pickle makes a muckle 's truth?
[ترجمه ترگمان]یک قطره آب خیلی کوچک است، اما آیا شما می دانید که ترشی و ترشی فراوان است؟
[ترجمه گوگل]یک قطره آب بسیار بی حد و حصر است، اما آیا شما می دانید که بسیاری از ترشی گیاه درست است؟

15. The body's annual intake of metallic iron is infinitesimal.
[ترجمه ترگمان]مصرف سالانه این جسم از آهن فلزی بسیار ناچیز است
[ترجمه گوگل]مصرف سالانه آهن فلزی بدن بی نهایت کم است

an infinitesimal chance

احتمال بسیار کم


infinitesimal collection

دسته‌ی بسخرد (نامتناهی)


پیشنهاد کاربران

بینهایت کوچک


کلمات دیگر: