1. a contingent of european scientists
یک دسته از دانشمندان اروپایی
2. a contingent result
پیامد اتفاقی
3. the norwegian contingent in the u. n. peace-keeping force
گروه اعزامی نروژی در نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل
4. human volition is contingent
اختیار انسان دست خود اوست (اراده ی انسان آزاد است).
5. many possibilities are contingent
احتمال وقوع رویدادهای زیادی وجود دارد.
6. our success is contingent upon the weather
موفقیت ما به وضع هوا بستگی دارد.
7. The young heir's contingent of the estate was smaller than he had hoped for.
[ترجمه ترگمان]مشروط بر این که املاک وارث املاک کوچک تر از آنچه او انتظار داشت کوچک تر بود
[ترجمه گوگل]مشروطیت وارث یونایتد کوچکتر از آن بود که امیدوار بود
8. Further investment is contingent upon the company's profit performance.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری بیشتر مشروط به عملکرد سود شرکت است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری بیشتر بر عملکرد سود شرکت متکی است
9. Our success is contingent upon your continued help.
[ترجمه ترگمان]موفقیت ما مشروط به کمک مداوم شما است
[ترجمه گوگل]موفقیت ما بستگی به کمک مداوم شما دارد
10. The French contingent certainly made their presence known at this year's conference.
[ترجمه ترگمان]سربازان فرانسوی قطعا حضور خود را در کنفرانس سال جاری اعلام کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای فرانسوی قطعا حضور خود را در کنفرانس امسال اعلام کردند
11. The largest contingent was from the United States.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین گروه از ایالات متحده بود
[ترجمه گوگل]بزرگترین گروه از ایالات متحده بود
12. In effect, growth is contingent on improved incomes for the mass of the low-income population.
[ترجمه ترگمان]در واقع، رشد مشروط به افزایش درآمد برای توده مردم کم درآمد است
[ترجمه گوگل]در واقع، رشد، وابسته به درآمد حاصل از افزایش جمعیت جمعیت کم درآمد است
13. The strong British contingent suffered mixed fortunes.
[ترجمه ترگمان]سربازان قوی بریتانیا متحمل ثروت های گوناگونی شدند
[ترجمه گوگل]نیروی انگلیسی بریتانیا دردسرهای زیادی را متحمل شد
14. A strong contingent of local residents were there to block the proposal.
[ترجمه ترگمان]یک گروه قوی از ساکنان محلی برای مسدود کردن این پیشنهاد حضور داشتند
[ترجمه گوگل]نیروی محرک ساکنان محلی برای جلوگیری از این پیشنهاد وجود داشت
15. A large contingent of troops was dispatched.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از سربازان اعزام شدند
[ترجمه گوگل]یک نیروی بزرگ سربازان فرستاده شد