کلمه جو
صفحه اصلی

be snowed under

انگلیسی به فارسی

به‌شدت مشغله داشتن


مترادف و متضاد

Have too much work


پیشنهاد کاربران

وقت سر خاروندن ندارم

شدیدا درگیر و مشغول بودن

زیر خرواری از چیزی بودن
مثلا: i'm snowed under with work
کلی کار روی سرم ریخته

Have too much work to deal with

گرفتار مشغله ای بودن
زیر فشار کار بودن
توی برف گیر کردن

گرفتار بودن ، مشغله زیاد داشتن


کلمات دیگر: