کلمه جو
صفحه اصلی

adenoid


معنی : گرفتگی بینی، شبیه غده، غده مانند، منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
معانی دیگر : غده ای، غددی، adj : طب شبیه غده، n : طب عظم لوزه ء حلقی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) شبیه غده، منسوب به بافت غده‌ای و لنفاوی، غده‌مانند


(پزشکی) عظم لوزه حلقی، گرفتگی بینی


adenoid، گرفتگی بینی، شبیه غده، غده مانند، منسوب به بافت غدهای و لنفاوی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (usu. pl.) a mass of tissue between the nose and the throat that, when swollen, can hinder breathing.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to the adenoids.

• growth of lymphoid tissue located in the upper pharynx

مترادف و متضاد

گرفتگی بینی (اسم)
adenoid

شبیه غده (صفت)
adenoid, adenoidal

غده مانند (صفت)
adenoid, adenoidal

منسوب به بافت غده ای و لنفاوی (صفت)
adenoid, adenoidal

جملات نمونه

1. Imaging quiz case Adenoid cystic carcinoma.
[ترجمه ترگمان] پرونده آزمایش رادیولوژی، سرطان مجاری ادراری
[ترجمه گوگل]تصادف تصویربرداری کارسینوم آدنوئید کیستیک

2. Residual adenoid was found in 20 cases in TCA group and none in the other two groups.
[ترجمه ترگمان]adenoid مانده در ۲۰ مورد در گروه TCA یافت شد و هیچ کدام در دو گروه دیگر یافت نشد
[ترجمه گوگل]آدنوئید باقی مانده در 20 مورد در گروه TCA یافت شد و هیچ دو گروه دیگر وجود نداشت

3. Methods:Trans-oral adenoidectomy under monitoring endoscope was carried out using Stryker-powered handpiece in 124 cases with adenoid hypertrophy .
[ترجمه ترگمان]روش ها: adenoidectomy Trans تحت نظارت endoscope با استفاده از handpiece Stryker در ۱۲۴ پرونده با adenoid hypertrophy انجام شد
[ترجمه گوگل]روشهای آدنووییدکتومی ترانس دهانی تحت آندوسکوپ مانیتور با استفاده از دستگیره Stryker در 124 مورد با هیپرتروفی آدنوئید انجام شد

4. The case of adenoid cystic carcinoma of the lacrimal gland with hepatic metastases shown on bone scintigraphy had been rarely reported.
[ترجمه ترگمان]مورد of \/ غده اشکی در غده اشکی در بافت استخوان گونه که در استخوان scintigraphy نشان داده شده است به ندرت گزارش شده است
[ترجمه گوگل]مورد از سرطان آدنوئید کیستیک غدد بزاقی با متاستازهای کبدی نشان داده شده در اسکین گرافی استخوان به ندرت گزارش شده است

5. Results Among lacrimal gland tumors, the pleomorphic adenoma, adenoid cystadenocarcinoma, pleomorphic adenocarcinoma and adenocarcinoma were very common.
[ترجمه ترگمان]نتایج در بین تومورهای غده اشکی، pleomorphic adenoma، adenoid cystadenocarcinoma، pleomorphic adenocarcinoma و adenocarcinoma بسیار رایج بودند
[ترجمه گوگل]نتایج تومورهای غدد بزاقی، آدنوم پلومورفیک، آدنوئید سیستادنوکارسینوما، آدنوکارسینوم پلومورفیک و آدنوکارسینوما بسیار شایع بودند

6. Adenoid cystic carcinoma(ACC) is the most common malignant epithelial tumour of the lacrimal gland with the highest malignant degree.
[ترجمه ترگمان]Adenoid مبتلا به ذات الریه the یکی از شایع ترین تومورهای زیرجلدی، غده اشکی با بالاترین درجه بدخیم است
[ترجمه گوگل]کارسینوم آدنوئید کیستیک (ACC) شایع ترین تومور اپیتلیال بدخیم غدد بزاقی با بالاترین درجه بدخیم است

7. Adenoid cystic carcinoma is the second most common primary malignant tumor of the tracheobronchial trees.
[ترجمه ترگمان]Adenoid cystic cystic دومین تومور بدخیم ابتدایی در میان درختان tracheobronchial است
[ترجمه گوگل]کارسینوم آدنوئید کیستیک دومین شایع ترین تومور بدخیم اولیه درختان تراشه برونشیل است

8. Objective:To investigate the surgical treatment of meatal adenoid cystic carcinoma.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی درمان جراحی of adenoid cystic cystic
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی جراحی کارسینوم آدنوئید کیستی خوراکی

9. Adenoid cystic carcinoma (ACC) is the second commonest malignant neoplasm in salivary glands. It has a known propensity for neural invasion, which will lead to frequent recurrences and metastasis.
[ترجمه ترگمان]Adenoid کیست carcinoma (ACC)دومین commonest بدخیم است که در غدد salivary قرار دارد تمایل شناخته شده ای برای حمله عصبی دارد که منجر به recurrences مکرر و متاستاز می شود
[ترجمه گوگل]کارسینوم آدنوئید کیستیک (ACC) دومین عفونت عمده بدخیم در غدد بزاق است این خواسته شناخته شده برای تهاجم عصبی است که منجر به عود و متاستاز مکرر می شود

10. Objective: To localize S100 protein in adenoid cystic carcinoma (ACC), so as to provide experimental evidence for investigating the mechanism of perineural invasion of ACC.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بومی سازی پروتیین S۱۰۰ در adenoid عیب carcinoma (ACC)، به طوری که شواهد تجربی برای بررسی مکانیسم تهاجم perineural به شورای کریکت فراهم می کند
[ترجمه گوگل]هدف: برای تعیین محل پروتئین S100 در کارسینوم آدنوئید کیستیک (ACC)، به منظور ارائه شواهد تجربی برای بررسی مکانیزم نفوذ پرینژال ACC

11. No haemorrhage, acute respiratory obstruction, and adenoid residue occurrad after operation.
[ترجمه ترگمان]نه haemorrhage، نه انسداد ریوی و بعد از عمل مونده
[ترجمه گوگل]بدون خونریزی، انسداد حاد تنفسی، و انقباض آدنوئید پس از عمل جراحی می شود

12. Methods 174 cases of hypertrophied adenoid were treated with nasal endoscopy-assisted or tramsotal adenoidectomy and observed the development of them.
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۷۴، hypertrophied adenoid با endoscopy nasal و یا tramsotal adenoidectomy تیمار شدند و توسعه آن ها را مشاهده کردند
[ترجمه گوگل]روش ها: 174 مورد از آدنوئید هیپرتروفی با استفاده از آندوسکوپی بینی یا آدنوئیدکتومی ترامادولی درمان شدند و مشاهده گردید

13. Conclusion: The skin adenoid cystocarcinoma has complex histological features, and its diagnosis should depend on the pathological examination of tissue biopsy.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: پوست adenoid cystocarcinoma دارای ویژگی های بافتی پیچیده است و تشخیص آن باید به بررسی آسیب شناسی بافت بافت بستگی داشته باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: سیستوسارسینوم آدنوئید پوست دارای ویژگی های بافت شناسی پیچیده است و تشخیص آن باید به بررسی پاتولوژی بیوپسی بافت بستگی داشته باشد

14. Like bronchial carcinoid and other various benign tumors, adenoid cystic carcinoma may have internal calcification.
[ترجمه ترگمان]مانند bronchial و دیگر تومورهای خوش خیم، carcinoma cystic ممکن است calcification داخلی داشته باشد
[ترجمه گوگل]مانند کارسینوئید برونش و سایر تومورهای خوش خیم دیگر، کارسینوم آدنوئید کیستیک ممکن است کلسیفیکاسیون داخلی داشته باشد

15. Results Among lacrimal gland tumors pleomorphic adenoma, adenoid cystadenocarcinoma, pleomorphic adenocarcinoma and adenocarcinoma were very common.
[ترجمه ترگمان]نتایج در بین تومورهای غده اشکی pleomorphic adenoma، adenoid cystadenocarcinoma، pleomorphic adenocarcinoma و adenocarcinoma بسیار رایج بودند
[ترجمه گوگل]نتایج: از جمله تومورهای غدد بزاقی، آدنوم پلومورفیک، آدنوئید سیستادنوکارسینوم، آدنوکارسینوم پلومورفیک و آدنوکارسینوم، بسیار شایع بودند

پیشنهاد کاربران

لوزه سوم


کلمات دیگر: