کلمه جو
صفحه اصلی

actuarial


معنی : اماری، احصائی
معانی دیگر : احصایی، آماری، وابسته به احصاگری

انگلیسی به فارسی

احصائی، اماری


actuarial، اماری، احصائي


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to an actuary or the work of an actuary (one who computes insurance information)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] محاسبات بیمه ای
[ریاضیات] آماری، تعیین شدن توسط آمار

مترادف و متضاد

اماری (صفت)
actuarial, statistical, statistic

احصائی (صفت)
actuarial

جملات نمونه

1. The company's actuarial report is available on demand.
[ترجمه ترگمان]گزارش آماری این شرکت در مورد تقاضا موجود است
[ترجمه گوگل]گزارش حسابرسی شرکت در صورت درخواست در دسترس است

2. As in all the other fields of actuarial work, the profession has provided seminars and conferences for debate on new developments.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در سایر زمینه های کار آماری، این حرفه سمینارها و کنفرانس هایی را برای بحث در مورد پیشرفت های جدید ارائه کرده است
[ترجمه گوگل]همانطور که در تمام زمینه های دیگر کار مشروط، این حرفه سمینارها و کنفرانس ها را برای بحث در مورد پیشرفت های جدید ارائه می دهد

3. The actuarial assumptions to be used in valuing the scheme will be chosen by the Purchaser's actuaries.
[ترجمه ترگمان]مفروضات آماری مورد استفاده در ارزش گذاری این طرح توسط the s Purchaser انتخاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]مفروضات قانونی که در ارزیابی طرح استفاده می شود، توسط آژانس های خریدار انتخاب می شوند

4. Because of the cloak of mystery that surrounds actuarial discretion in the with-profit companies, we will never know the truth, but.
[ترجمه ترگمان]به خاطر پوشش اسرار that که در شرکت های سود actuarial، ما هرگز حقیقت را نخواهیم دانست، اما
[ترجمه گوگل]با توجه به پنهان سازی رمز و راز که در اختیار شرکت های سودآور قرار می گیرد، حقیقت را هرگز نمی دانیم، اما

5. The size and the number of actuarial firms is expanding rapidly in response to the demand for their services.
[ترجمه ترگمان]اندازه و تعداد شرکت های آماری در واکنش به تقاضا برای خدماتشان به سرعت در حال گسترش است
[ترجمه گوگل]اندازه و تعدادی از شرکت های حقوقی در پاسخ به تقاضای خدمات خود به سرعت در حال افزایش است

6. In each case the actuarial assumptions agreed can materially affect the size of the transfer value.
[ترجمه ترگمان]در هر مورد مفروضات آماری توافق پذیری می تواند بر اندازه مقدار انتقال تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]در هر مورد، فرضیه های قانونی موافق می توانند بر میزان ارزش انتقال تأثیر بگذارد

7. The related actuarial reports are not available for public inspection.
[ترجمه ترگمان]گزارش های آماری مربوطه برای بازرسی عمومی موجود نیستند
[ترجمه گوگل]گزارش های مشروط مربوط به بازرسی عمومی موجود نیست

8. Usually the traditional actuarial theory is based on a fixed interest rate with a purpose to simplify calculations.
[ترجمه ترگمان]معمولا نظریه آماری سنتی بر پایه نرخ بهره ثابت با هدف ساده سازی محاسبات استوار است
[ترجمه گوگل]معمولا نظریه حسابداری سنتی بر اساس نرخ بهره ثابت با هدف ساده سازی محاسبات است

9. Insurance Actuarial theory is a analysis and forecast subject to all kinds risk of insurance industry by mathematics, probability statistics methods and finance models.
[ترجمه ترگمان]نظریه بیمه عمر یک تحلیل و پیش بینی برای تمام انواع ریسک صنعت بیمه از طریق ریاضی، روش های آمار احتمال و مدل های مالی است
[ترجمه گوگل]نظریه حسابداری بیمه تحلیل و پیش بینی مربوط به انواع خطرات صنعت بیمه بر اساس ریاضیات، روش های آمار احتمالات و مدل های مالی است

10. The premium is worked out according to actuarial calculation.
[ترجمه ترگمان]حق بیمه براساس محاسبه آماری محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]حق بیمه براساس محاسبه محاسباتی انجام شده است

11. Based on the actuarial equivalent model, we analyze the contribution rate of occupational pensions using the simulation method.
[ترجمه ترگمان]براساس مدل معادل آماری، ما میزان سهم pensions شغلی شغلی را با استفاده از روش شبیه سازی بررسی می کنیم
[ترجمه گوگل]بر اساس مدل معیار مشروط، نرخ مشارکت بازنشستگی شغلی را با استفاده از روش شبیه سازی تحلیل می کنیم

12. And the of actuarial mathematic formula for calculating expectation - of - life under linear assumption of great significance.
[ترجمه ترگمان]و فرمول ریاضی actuarial برای محاسبه امید - زندگی تحت یک فرض خطی از اهمیت زیاد
[ترجمه گوگل]و فرمول ریاضی actuarial برای محاسبه انتظار - از - زندگی تحت فرض خطی اهمیت زیادی

13. Aiming at individual account, the paper establishes an actuarial equivalent model for Chinese occupational pensions.
[ترجمه ترگمان]مقاله با توجه به حساب فردی، یک مدل معادل آماری برای بازنشستگان شغلی چین ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به حساب شخصی، این مقاله یک مدل معادل مشروط برای حقوق بازنشستگی شغلی چین را ایجاد می کند

14. Can graduates of Statistics Programme deal with actuarial work, biological statistics and other highly complicated work?Do they need any further study to handle these kinds of work?
[ترجمه ترگمان]آیا فارغ التحصیلان برنامه آمار می توانند با کار آماری، آمار بیولوژیکی و کاره ای بسیار پیچیده دیگری سروکار داشته باشند؟ آیا آن ها برای رسیدگی به این نوع کار به مطالعه بیشتری نیاز دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم فارغ التحصیلان برنامه آمار با کار مشکوک، آمار زیستی و دیگر کارهای بسیار پیچیده کار کنند؟ آیا آنها نیاز به مطالعات بیشتری برای رسیدگی به این نوع کار دارند؟

پیشنهاد کاربران

Actuarial analysts can figure pension fund liabilities with ease
تحلیلگران آماری قادرند. . .

Actuarial به معنای سنجشی، تخمینی و محاسبه ای است. دیدگاهی جدید در کیفرشناسی نوین که هدف آن مدیریت خطر مجرمان است. Actuarial justice به معنای عدالت سنجشی می باشد

ویکی پدیا: بیم سنجی که به آن آمار بیمه یا ریاضیات بیمه نیز گفته می شود، علمی است که به کاربرد علومی چون ریاضیات و آمار برای سنجش ریسک سرمایه گذاری های اقتصادی ( مثلاً در بیمهٔ عمر، صندوق بازنشستگی و نظایر آن ) می پردازد.


کلمات دیگر: