کلمه جو
صفحه اصلی

scenic


معنی : خوش منظر، نمایشی، صحنهای، مجسم کننده
معانی دیگر : وابسته به تئاتر و صحنه ی آن و پهنه پردازی، وابسته به منظره، چشم انداز، خوش منظره، تماشایی، خوش نما (scenical هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

صحنه ای، نمایشی، مجسم کننده، خوش منظر


خوش منظره، خوش منظر، نمایشی، صحنهای، مجسم کننده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: scenically (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or showing natural or beautiful scenery; picturesque.
متضاد: dreary

(2) تعریف: representing an action, situation, scene, or event.

- scenic postcards
[ترجمه ترگمان] کارت پستال های زیبا
[ترجمه گوگل] کارت پستال های منظره

(3) تعریف: of or relating to theatrical scenery or the stage.

• pertaining to natural scenery; pleasing to the eye; pertaining to an onstage backdrop; representing an event or episode
a scenic place or route is attractive and has nice views.

مترادف و متضاد

خوش منظر (صفت)
handsome, beautiful, spiffy, comely, scenic, seemly, good-looking

نمایشی (صفت)
expositive, scenic, demonstrative, dramatic, exhibitive, expository, flashy, stagy

صحنه ای (صفت)
scenic, stagy

مجسم کننده (صفت)
scenic

beautiful, picturesque


Synonyms: breathtaking, dramatic, grand, impressive, panoramic, spectacular, striking


Antonyms: despicable, dreary, gloomy, ugly


جملات نمونه

1. scenic beauties
زیبایی های منظره

2. scenic carpenters
نجارهای صحنه ساز

3. scenic effects
اثر گذاری از طریق صحنه پردازی

4. a scenic route
یک جاده ی خوش منظره

5. This is an extremely scenic part of America.
[ترجمه موسی] این یک منطقه بسیار دیدنی از آمریکا است.
[ترجمه ترگمان]این بخش بسیار زیبایی از آمریکا است
[ترجمه گوگل]این بخش بسیار زیبایی از امریکا است

6. The book contains over fifty scenic views of Cambridge.
[ترجمه موسی] این کتاب شامل بیش از پنجاه منظره تماشایی زیبا از کمبریج است.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل بیش از پنجاه دیدگاه زیبایی از کمبریج است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل بیش از پنجاه نمایش منظره کمبریج است

7. Let's take the scenic route, along the coast.
[ترجمه ترگمان]بیایید این مسیر خوش منظره را در امتداد ساحل بگیریم
[ترجمه گوگل]بیایید مسیر منظره ای را در امتداد ساحل پیدا کنیم

8. Let's take the scenic route home.
[ترجمه Reza] بیاید از مسیر خوش منظره به خانه بریم
[ترجمه ترگمان]بیایید این مسیر خوش منظره را به خانه ببریم
[ترجمه گوگل]بیایید مسیر منظره را به خانه ببریم

9. They took the scenic route back to the hotel.
[ترجمه ترگمان]آن ها مسیر خوش منظره را به هتل بردند
[ترجمه گوگل]آنها مسیر منظره ای را به هتل می گرفتند

10. It is famous for its scenic coastline, quiet fishing villages, and friendly inhabitants.
[ترجمه ترگمان]این شهر به خاطر خط ساحلی خوش منظره، روستاهای ماهیگیری آرام و ساکنان دوستانه معروف است
[ترجمه گوگل]این شهر برای خط ساحلی منظره، روستاهای ماهیگیری آرام و ساکنان دوستانه معروف است

11. We travelled to the coast by a very scenic route.
[ترجمه ترگمان]ما با یک مسیر خوش منظره به ساحل سفر کردیم
[ترجمه گوگل]ما با یک مسیر بسیار دیدنی به ساحل سفر کردیم

12. They took the scenic route back to the Palace.
[ترجمه ترگمان]آن ها مسیر خوش منظره را به کاخ بردند
[ترجمه گوگل]آنها مسیر منظره ای را به قصر بردند

13. Enjoy numerous scenic drives, or walk along coastlines taking in the breathtaking views Northern Ireland has to offer.
[ترجمه ترگمان]از drives مناظر لذت ببرید، یا در امتداد خط ساحلی قدم بزنید و در مناظر نفس گیر ایرلند شمالی شرکت کنید
[ترجمه گوگل]لذت بردن از درایوهای دیدنی متعدد و یا راه رفتن در امتداد ساحل خط در نظر گرفتن نفس کشیدن ایرلند شمالی را ارائه دهد

14. Highway 55 takes you up a very scenic route along the river.
[ترجمه ترگمان]بزرگراه ۵۵ شما را به مسیری بسیار خوش منظره در امتداد رودخانه می برد
[ترجمه گوگل]بزرگراه 55 شما را به یک مسیر بسیار زیبای در امتداد رودخانه می برد

15. So it was that the scenic heritage of coast and countryside took on a special significance.
[ترجمه ترگمان]بنابراین میراث مناظر روستایی و حومه شهر اهمیت ویژه ای داشت
[ترجمه گوگل]بنابراین این بود که میراث منظره ساحل و حومه شهر اهمیت ویژهای داشت

16. Passengers on scenic helicopters must sign a form in advance attesting to their weight.
[ترجمه ترگمان]مسافران با هلیکوپترهای خوش منظره باید قبل از اینکه به وزن آن ها برسد، یک فرم را امضا کنند
[ترجمه گوگل]مسافران در هلیکوپترهای منظره باید فرم را قبل از صدور گواهی وزن خود امضا کنند

scenic effects

اثرگذاری از طریق صحنه‌پردازی


scenic carpenters

نجارهای صحنه‌ساز


scenic beauties

زیبایی‌های منظره


a scenic route

جاده‌‌ای خوش‌منظره


پیشنهاد کاربران

خوش منظره

تماشایی
دیدنی
قابل توجه

دیدنی، تماشایی

scenic ( adj ) = خوش منظره، دیدنی تماشایی/صحنه ای، مربوط به صحنه تاتر، مربوط به یک صحنه

Definition = داشتن یا امکان دیدن ویژگی های طبیعی زیبا:

مترادف با کلمه : picturesque

an area of outstanding scenic beauty = منطقه ای با زیبایی تماشایی چشمگیر


examples:
1 - The scenic route to the summit is much more interesting than the fastest route.
مسیر دیدنی به سمت قله بسیار جالب تر از سریع ترین ( کوتاه ترین ) مسیر است.
2 - They took the scenic route on the way home.
آنها در مسیر خانه مسیر دیدنی را طی کردند.

scenic ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: صحنه‏ای
تعریف: مربوط به صحنه


کلمات دیگر: