(به ویژه در مورد زخم و بیماری) روبه بهبود، در حال خوب شدن
on the mend
(به ویژه در مورد زخم و بیماری) روبه بهبود، در حال خوب شدن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: getting better, esp. in health; recuperating.
• مترادف: recovering, recuperating
• مشابه: improving
• مترادف: recovering, recuperating
• مشابه: improving
• recovering, getting better, healing
جملات نمونه
1. She's been very unwell, but she's on the mend now.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] او خیلی بدحال و مریض بوده است، اما الان در حال بهبود است.
[ترجمه ترگمان]حالش خیلی خوب است، اما فعلا در حال مرمت است[ترجمه گوگل]او بسیار ناخوشایند است، اما اکنون در حال اصلاح است
2. More evidence that the economy was on the mend was needed.
[ترجمه ترگمان]شواهد بیشتری حاکی از آن است که اقتصاد مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]شواهد بیشتری مبنی بر اینکه اقتصاد در حال اصلاح بود، مورد نیاز بود
[ترجمه گوگل]شواهد بیشتری مبنی بر اینکه اقتصاد در حال اصلاح بود، مورد نیاز بود
3. He's had flu, but he's on the mend.
[ترجمه ترگمان]او سرماخوردگی دارد، اما در حال مرمت است
[ترجمه گوگل]او مبتلا به آنفولانزا است، اما او اصرار دارد
[ترجمه گوگل]او مبتلا به آنفولانزا است، اما او اصرار دارد
4. She's been ill with flu but she's on the mend now.
[ترجمه ترگمان]او از سرماخوردگی مریض شده، اما فعلا در حال مرمت است
[ترجمه گوگل]او مبتلا به آنفلوآنزا است، اما او اکنون در حال اصلاح است
[ترجمه گوگل]او مبتلا به آنفلوآنزا است، اما او اکنون در حال اصلاح است
5. Relations between Japan and China have recently been on the mend.
[ترجمه ترگمان]روابط بین ژاپن و چین به تازگی در حال بهبود بوده است
[ترجمه گوگل]روابط بین ژاپن و چین به تازگی برطرف شده است
[ترجمه گوگل]روابط بین ژاپن و چین به تازگی برطرف شده است
6. The baby had been poorly but seemed on the mend.
[ترجمه ترگمان]بچه حالش بد بود، اما به نظر می رسید که دارد بهبود پیدا می کند
[ترجمه گوگل]کودک خیلی ضعیف بود اما به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]کودک خیلی ضعیف بود اما به نظر می رسید
7. My leg is definitely on the mend now.
[ترجمه ترگمان]پایم قطعا در حال مرمت است
[ترجمه گوگل]پای من قطعا در حال اصلاح است
[ترجمه گوگل]پای من قطعا در حال اصلاح است
8. Does he believe the economy's really on the mend?
[ترجمه ترگمان]آیا او اعتقاد دارد که اقتصاد واقعا در حال مرمت است؟
[ترجمه گوگل]آیا او معتقد است که اقتصاد واقعا در حال اصلاح است؟
[ترجمه گوگل]آیا او معتقد است که اقتصاد واقعا در حال اصلاح است؟
9. Robby Thompson, on the mend from shoulder and back injuries last season, continued to have a tremendous spring.
[ترجمه ترگمان]Robby تامسون در فصل گذشته از روی شانه و عقب برگشت تا بهار فوق العاده ای داشته باشد
[ترجمه گوگل]رابی تامپسون، در فصل گذشته از آسیب های شانه و عقب، به بهار بهاری فراوانی ادامه داد
[ترجمه گوگل]رابی تامپسون، در فصل گذشته از آسیب های شانه و عقب، به بهار بهاری فراوانی ادامه داد
10. Once he was on the mend, we decided to try and do something about his crooked leg.
[ترجمه ترگمان]وقتی داشت بهبود پیدا می کرد، تصمیم گرفتیم که کاری در مورد پای کج و معوج او انجام دهیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در حال تعمیر بود، تصمیم گرفتیم سعی کنیم کاری را انجام دهیم که در مورد پاهای کج شده اش عمل کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در حال تعمیر بود، تصمیم گرفتیم سعی کنیم کاری را انجام دهیم که در مورد پاهای کج شده اش عمل کند
11. Ron's still taking medication, but he's on the mend.
[ترجمه ترگمان]رون هنوز دارو مصرف می کنه، اما داره بهبود پیدا می کنه
[ترجمه گوگل]ران هنوز دارو مصرف می کند، اما او اصرار دارد
[ترجمه گوگل]ران هنوز دارو مصرف می کند، اما او اصرار دارد
12. You are on the mend, I promise you.
[ترجمه ترگمان] تو داری بهبود پیدا می کنی، بهت قول میدم
[ترجمه گوگل]شما در حال اصلاح هستید، به شما قول میدهم
[ترجمه گوگل]شما در حال اصلاح هستید، به شما قول میدهم
13. He wanted his fans to know he was on the mend.
[ترجمه ترگمان]می خواست his بدونن که داره بهبود پیدا میکنه
[ترجمه گوگل]او می خواست طرفدارانش را بداند که او اصرار دارد
[ترجمه گوگل]او می خواست طرفدارانش را بداند که او اصرار دارد
14. I'm glad to see you're on the mend again.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که دوباره مشغول تعمیر هستی
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که می بینمت که تو دوباره اصرار می کنی
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که می بینمت که تو دوباره اصرار می کنی
15. They've been to see a counsellor and their relationship seems to be on the mend.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها مشاور و ارتباط آن ها در حال تعمیر هستند
[ترجمه گوگل]آنها مشغول دیدن یک مشاور هستند و به نظر می رسد که رابطه آنها برطرف شود
[ترجمه گوگل]آنها مشغول دیدن یک مشاور هستند و به نظر می رسد که رابطه آنها برطرف شود
پیشنهاد کاربران
کم کم رو به راه میشه ( ادم مریض )
بهبود یافتن
Ex:the economy is on the mend
اقتصاد ( بعد از یک دوره رکود ) در حال بهبودی است
Ex:the economy is on the mend
اقتصاد ( بعد از یک دوره رکود ) در حال بهبودی است
در حال خوب شدن
رو به بهبود
رو به بهبود
در حال بهبودی
کم کم بهتر شدن حال یک بیمار
کلمات دیگر: