کلمه جو
صفحه اصلی

polling


معنی : رای گیری، نمونه برداری
معانی دیگر : سرشماری

انگلیسی به فارسی

رای گیری، نمونه برداری، سرشماری


رای گیری، نمونه برداری


انگلیسی به انگلیسی

• voting, electing; elections
polling is the act of voting in an election.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پرسش؛ سرشماری ؛ نمونه برداری ؛ رای گیری
[برق و الکترونیک] سرکشی رویش برای بر قراری ارتباط و شناسیایی دستگاهی در گذرگاه رودی /خروجی کامپیوتر که نیاز به ارائه خدمات دارد . پردازنده می تواند به طور دوره ای به هر دستگاه جانبی سر کشی و وضعیت آن را تعیین کند .

مترادف و متضاد

رای گیری (اسم)
polling

نمونه برداری (اسم)
polling, sampling

جملات نمونه

1. Queues formed even before polling stations opened.
[ترجمه موسی] صف ها حتی قبل از باز شدن شعب اخذ رای تشکیل شد ( شکل گرفت ) .
[ترجمه ترگمان]Queues حتی قبل از باز شدن ایستگاه های رای گیری نیز شکل گرفتند
[ترجمه گوگل]صف ها حتی قبل از ایستگاه های رای گیری شکل گرفته اند

2. In Darlington, queues formed at some polling booths.
[ترجمه موسی] در دارلینگتون صف در برخی از غرفه های رای گیری ایجاد شد.
[ترجمه ترگمان]در دارلینگتون، در برخی از غرفه های رای گیری صف کشیده شده است
[ترجمه گوگل]در Darlington، صف در برخی از غرفه های رای گیری تشکیل شده است

3. With a week to go until polling day, the Conservatives are still behind in the polls.
[ترجمه موسی] در حالی که یک هفته به روز رای گیری باقی مانده است ، محافظه کاران هنوز در نظرسنجی ها عقب هستند.
[ترجمه ترگمان]با یک هفته تا روز رای گیری، محافظه کاران هنوز در نظرسنجی ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]با گذشت یک هفته تا روز رای گیری، محافظه کاران هنوز در نظرسنجی ها عقب هستند

4. Vote Smith/Labour on polling day!
[ترجمه ترگمان]رای دادن به اسمیت \/ کار در روز رای گیری!
[ترجمه گوگل]رای دادن اسمیت / کار در روز رای گیری!

5. Polling has been heavy since 8 a. m.
[ترجمه موسی] رای گیری از ساعت 8 صبح سنگین بوده است.
[ترجمه ترگمان]polling از ۸ سالگی خیلی سنگین بوده ام
[ترجمه گوگل]نظرسنجی از 8 سال قبل سنگین بوده است متر

6. All polling methods are potentially open to abuse.
[ترجمه ترگمان]همه روش های رای گیری به طور بالقوه برای سو استفاده باز هستند
[ترجمه گوگل]همه روش های رای گیری به طور بالقوه برای سوء استفاده باز است

7. Good weather on polling day should ensure a good turnout.
[ترجمه ترگمان]هوای خوب در روز رای گیری باید از مشارکت خوب برخوردار شود
[ترجمه گوگل]آب و هوای خوب در روز رای گیری باید یک شرکت خوب را تضمین کند

8. In spite of sporadic violence, polling was largely orderly.
[ترجمه ترگمان]علی رغم خشونت پراکنده، رای گیری بسیار منظم بود
[ترجمه گوگل]به رغم خشونت پراکنده، نظرسنجی ها عمدتا منظم بود

9. Security is tight this week at the polling sites.
[ترجمه ترگمان]امنیت این هفته در محل های رای گیری تنگ شده است
[ترجمه گوگل]امنیت این هفته در سایت های رای گیری تنگ است

10. Rioting broke out just three days before polling day.
[ترجمه ترگمان]شورش سه روز پیش از روز رای گیری آغاز شد
[ترجمه گوگل]فقط سه روز قبل از روز رای گیری به رعب و وحشت افتاد

11. There has been a busy start to polling in today's local elections.
[ترجمه ترگمان]یک شروع شلوغ برای اخذ رای در انتخابات محلی امروز وجود داشته است
[ترجمه گوگل]در انتخابات محلی امروز، مشغول شروع رای گیری است

12. You can cast your vote at the local polling station.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید رای گیری خود را در محل رای گیری محلی اجرا کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید رای خود را در ایستگاه رای گیری محلی پخش کنید

13. Anecdotal evidence suggests there were irregularities at the polling station on the day of the election.
[ترجمه ترگمان]شواهد حاکی از آن است که بی نظمی هایی در محل رای گیری در روز انتخابات وجود دارد
[ترجمه گوگل]شواهد بی نظیر نشان می دهد که در روز انتخابات، در مراکز رای گیری، بی نظمی وجود دارد

14. When you are there, in the polling booth, nobody can see where you put your cross.
[ترجمه ترگمان]وقتی تو آنجا هستی، در باجه اخذ رای، هیچ کس نمی تواند ببیند که cross را کجا گذاشته ای
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما آنجا هستید، در غرفه رای گیری، هیچ کس نمیتواند ببیند کجا عبور می کنید

15. A high turnout was reported at the polling booths.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از مردم در غرفه های رای گیری گزارش شده اند
[ترجمه گوگل]مشارکت بالا در غرفه های رای گیری گزارش شد

پیشنهاد کاربران

انتخابی

اخذ رای
نمونه گیری
نظر سنجی
همه پرسی
حوزه رای گیری


polling ( noun ) = سنجش افکار عمومی، رای گیری، نظر سنجی، رای گیری، رای دهی، اخذ رای

polling ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: داده‏خواهی
تعریف: روشی برای واپایش مراکز چندگانۀ شبکه که در آن ایستگاه مرکزی نیاز هر مرکز به ارسال داده را بررسی و اجازۀ انجام آن را به نوبت صادر می‏کند


کلمات دیگر: