1. after checking into the room, i slept for some two hours
پس از ورود به اتاق (هتل) دو ساعتی خوابیدم.
2. parity checking
بررسی همسنگی (توازن)
3. i have a checking account and a savings account
من یک حساب جاری و یک حساب پس انداز دارم.
4. After checking in, we went out for a meal.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه چک کردیم رفتیم بیرون یه غذا بخوریم
[ترجمه گوگل]پس از ورود به سیستم، ما برای غذا بیرون رفتیم
5. The bodyguard was killed while checking the president's car for booby traps.
[ترجمه ترگمان]محافظ وی در حین بازرسی خودروی رئیس جمهور برای تله های انفجاری کشته شد
[ترجمه گوگل]محافظ شخصی هنگام چک کردن ماشین رئیس جمهور برای تله های بمب گذاری شده کشته شد
6. Police were checking the area for booby traps.
[ترجمه ترگمان]پلیس منطقه را برای تله های انفجاری کنترل می کرد
[ترجمه گوگل]پلیس این منطقه را برای تله های بمب گذاری می کند
7. It is certainly worth checking up on your benefit entitlements.
[ترجمه ترگمان]این قطعا ارزش بررسی برنامه های سودمند شما را دارد
[ترجمه گوگل]مطمئنا ارزش پرداخت حقوق شما را بررسی می کند
8. Bank customers can access their checking accounts instantly through the electronic system.
[ترجمه ترگمان]مشتریان بانک می توانند به حساب های بانکی خود بلافاصله از طریق سیستم الکترونیکی دسترسی داشته باشند
[ترجمه گوگل]مشتریان بانک می توانند حساب های چک خود را فورا از طریق سیستم الکترونیکی دسترسی پیدا کنند
9. Some voters wrote in names instead of checking off the candidates listed.
[ترجمه ترگمان]برخی رای دهندگان به جای چک کردن نامزدها، نامه ای نوشتند
[ترجمه گوگل]بعضی از رای دهندگان به جای بررسی نامزدها ذکر شده در نام ها نوشتند
10. The minister was tasked with checking that British aid money was being spent wisely.
[ترجمه ترگمان]وزیر وظیفه داشت چک کند که پول کمک بریتانیا عاقلانه خرج شده است
[ترجمه گوگل]وزیر موظف بود بررسی کند که کمک های مالی بریتانیا عاقلانه صرف شده است
11. He goes through the whole performance of checking the oil and water every time he drives the car.
[ترجمه ترگمان]او تمام عملکرد چک کردن روغن و آب را هر بار که ماشین را می راند، انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او هر بار که ماشین را رانندگی می کند، از طریق کل عملکرد چک کردن روغن و آب می رود
12. The police are checking for similarities with other recent attacks in the area.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال بررسی شباهت هایی با سایر حملات اخیر در این ناحیه است
[ترجمه گوگل]پلیس برای شباهت ها با حملات اخیر اخیر در منطقه نظارت دارد
13. Go through the document checking the errors.
[ترجمه ترگمان]این سند را بررسی کنید تا اشتباه ات را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]از طریق سند چک کردن خطاها بروید
14. I always make a point of checking that all the windows are shut before I go out.
[ترجمه ترگمان]من همیشه سعی می کنم بررسی کنم که تمام پنجره ها قبل از بیرون رفتن بسته شده اند
[ترجمه گوگل]من همیشه یک نقطه را بررسی می کنم که قبل از اینکه بیرون بیایید همه پنجره ها بسته می شوند
15. She was checking the proofs of her latest novel.
[ترجمه ترگمان]او مدارک آخرین رمان خود را بررسی می کرد
[ترجمه گوگل]او اثبات های آخرین رمان او را بررسی کرد