کلمه جو
صفحه اصلی

baker's dozen


معنی : سیزده
معانی دیگر : سیزده عدد، سیزده تا، سیزده سیزده

انگلیسی به فارسی

سیزده


دوازده بیکر، سیزده


انگلیسی به انگلیسی

• thirteen, group or set of 13

مترادف و متضاد

سیزده (اصطلاح)
baker's dozen, great dozen, long dozen, devil's dozen, printer's dozen

جملات نمونه

1. There're a baker's dozen of eggs.
[ترجمه ترگمان]یک دوجین تخم مرغ هم هست
[ترجمه گوگل]چندین تخم مرغ نانوایی وجود دارد

2. I was right - a baker's dozen is
[ترجمه ترگمان]حق با من بود ده دوازده تا
[ترجمه گوگل]درست بود - یک دهم بیکر است

3. To our great surprise, he wrapped a baker's dozen inside.
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب، او ده دوازده نفر را در داخل اتاق پیچید
[ترجمه گوگل]به شگفتی فوق العاده ما، او دوازده بیکر را در داخل پیچید

4. He bought a baker's dozen of biscuits.
[ترجمه ترگمان]یک دوجین بیسکوییت خرید
[ترجمه گوگل]او چندین بیسکویت نان را خریداری کرد

5. The farmers were honest. They never accept a baker's dozen for what they should not really get.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان صادق بودند آن ها هرگز یک جین بیکر را به خاطر آنچه که واقعا نباید به دست آورند، قبول نمی کنند
[ترجمه گوگل]کشاورزان صادقانه بودند  آنها هرگز دوجین بیکر را برای چیزی که واقعا نمی خواهند، قبول نمی کنند

6. There they sell cakes by the baker's dozen.
[ترجمه ترگمان]در آنجا کیک را به دست یک دوجین کیک می فروشند
[ترجمه گوگل]در آنجا آنها کیک ها را با دوازده بیکون به فروش می رسانند

7. There are a baker's dozen recognized breeds and several 'unofficial ones'.
[ترجمه ترگمان]یک دوجین از نژاده ای شناخته شده وجود دارد و چندین نژاد غیر رسمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]دوازده نژاد شناخته شده بیکر و چند "غیر رسمی" وجود دارد

8. The ad in the Sunday paper clearly says it's only $ 99 for a baker's dozen. But the store clerk insisted on giving me only 12 doughnuts. So I finally had to call the manager.
[ترجمه ترگمان]آگهی روزنامه یکشنبه به طور واضح می گوید: فقط ۹۹ دلار برای یک دوجین ولی کارمند مغازه اصرار داشت که فقط ۱۲ تا دونات بهم بده پس بالاخره مجبور شدم به مدیر زنگ بزنم
[ترجمه گوگل]آگهی در روز یکشنبه به وضوح می گوید که این تنها 99 دلار برای یک دهم نانوایی است  اما کارمند فروشگاه اصرار داشت که فقط 12 دونات را به من بدهد  بنابراین من در نهایت مجبور به تماس با مدیر

9. The ad in the Sunday paper clearly says it's only $ 99 for a baker's dozen. But the store clerk insisted on giving me only 12 doughnuts.
[ترجمه ترگمان]آگهی روزنامه یکشنبه به طور واضح می گوید: فقط ۹۹ دلار برای یک دوجین ولی کارمند مغازه اصرار داشت که فقط ۱۲ تا دونات بهم بده
[ترجمه گوگل]آگهی در روز یکشنبه به وضوح می گوید که این تنها 99 دلار برای یک دهم نانوایی است  اما کارمند فروشگاه اصرار داشت که فقط 12 دونات را به من بدهد

10. For example, when you go to the bakery and buy a dozen donuts or bagels, you oftentimes get a 'free' one or a baker's dozen.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، هنگامی که شما به نانوایی می روید و یک دوجین سیب یا نان ها را خریداری می کنید، اغلب می توانید یک یا دوازده نفر از آن ها را بخرید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هنگامی که شما به نانوایی می روید و دوازده دونات یا شیرینی را بخرید، اغلب یک یا دو نفر از آن ها را آزاد می کنید

11. The grocer of whom she bought these apples gave her a baker's dozen.
[ترجمه ترگمان]بقال که این سیب را خریده بود ده دوازده دلار به او می داد
[ترجمه گوگل]خواروبار که او این سیب ها را خریداری کرد، یک دهم نانوایی را به او داد

12. Although we had ordered only twelve, the shopkeeper gave us a baker's dozen.
[ترجمه ترگمان]با اینکه ما فقط دوازده نفر سفارش داده بودیم، صاحب مغازه دوازده تای نانوا را به ما داد
[ترجمه گوگل]اگرچه ما فقط دوازده دستور داده بودیم، مغازه دار یک دهم بیکر را به ما داد

پیشنهاد کاربران

a group of thirteen ( = one more than a dozen, which is twelve ) . Ox

توضیح درباره اصطلاح baker's dozen
واژه dozen به معنای دوازده است. در قدیم، نانواها به ازای هر جین نان یا شیرینی فروختن یک نان یا شیرینی مجانی می دادند. برای همین baker's dozen معادل سیزده می شود.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: