1. Balladry says Song is not vocal only.
[ترجمه ترگمان]Balladry می گوید آواز فقط صوتی نیست
[ترجمه گوگل]Balladry می گوید Song فقط آواز نیست
2. This article is the narrative balladry of river Huang area.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تعریف balladry از منطقه هوانگ می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقاله تصنیف داستانی منطقه رودخانه هوانگ است
3. This balladry spoke the four seasons succinctly also to wash crural benefit.
[ترجمه ترگمان]این balladry چهار فصل را به طور خلاصه تعریف کرد تا سود crural را بشوید
[ترجمه گوگل]این تصنیف به طور مختصر چهار فصل را نیز برای شستن منافع خشن صحبت کرد
4. Most of the songs are City Balladry, which tell about light narrative, expressive, and insinuative. These songs always make people touching because it mixes with strong personal experiences.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این آهنگ ها شهر Balladry هستند که در مورد روایت سبک، expressive و insinuative تعریف می کنند این آهنگ ها همیشه مردم را لمس می کنند چون با تجربه های شخصی قوی ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]بیشتر آهنگ ها City Balladry هستند ، که در مورد روایت سبک ، گویا و القایی است این آهنگ ها همیشه باعث لمس کردن افراد می شوند زیرا با تجربیات شخصی قوی ترکیب می شود
5. A further solid argument for balladry is that it has become the foundation in the progress of cultural maturity.
[ترجمه ترگمان]استدلال قوی تری برای balladry این است که این موضوع به بنیادی در پیشرفت تکامل فرهنگی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]یک استدلال محکم دیگر برای تصنیف این است که این اثر پایه و اساس پیشرفت بلوغ فرهنگی شده است
6. Current, socially humour of doggerel, balladry, gray circulates very wide, to the society stability and social thinking produced certain effect.
[ترجمه ترگمان] Current، socially، طوسی، circulates،،، society، society thinking social social and and effect and produced produced produced produced produced effect effect effect effect effect effect effect effect effect and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and
[ترجمه گوگل]طنز فعلی ، اجتماعی داگگل ، تصنیف ، خاکستری بسیار گسترده می شود ، به ثبات جامعه و تفکر اجتماعی تأثیر خاصی می دهد
7. Others were at work in the same vein; Scott, his friend and hero, had put the balladry of the Border to good use.
[ترجمه ترگمان]بقیه در همان مسیر کار می کردند؛ اسکات، دوست و قهرمان او، the مرز را برای استفاده خوب قرار داده بود
[ترجمه گوگل]دیگران در همان کار مشغول کار بودند اسکات ، دوست و قهرمان او ، از تصنیف مرزی استفاده خوبی کرده بود
8. Like unique, like to recollect the past again, this is the account that he chooses Lin Yifeng to do concert of 3G portal balladry probably.
[ترجمه ترگمان]مانند به یاد آوردن دوباره گذشته، این شرحی است که لین Yifeng را انتخاب می کند تا به احتمال زیاد به کنسرت ۳ G برسد
[ترجمه گوگل]مانند بی نظیر ، دوست دارد دوباره خاطرات گذشته را به یاد بیاورد ، این همان حسابی است که او احتمالاً Lin Yifeng را برای انجام کنسرت از تصنیف پورتال 3G انتخاب کرده است
9. In addition, still have a ground Bao Yuankai of our country famous composer " small put an ox ", " the brook drips water " the music eye that waits for balladry to adapt.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنوز هم حاوی Yuankai Bao از آهنگ ساز مشهور کشور ما \"کوچک، گاو\"، \"آب drips جوی\"، چشم موسیقی است که صبر می کند تا خود را با آب وفق دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این ، هنوز هم یک زمین بائو Yuankai از آهنگساز معروف کشور ما به نقل از؛ small put a ox quot ؛، quot؛ رودخانه آب می چکد ؛ چشم موسیقی که منتظر سازگاری تصنیف است