1. business savvy
جربزه ی کاسبی
2. political savvy
شم سیاسی
3. Tony's coming, do you savvy?
[ترجمه ترگمان]تونی داره میاد، تو درک می کنی؟
[ترجمه گوگل]آمدن تونی، آگاه هستید؟
4. More people are cholesterol savvy today than five years ago.
[ترجمه ملیکا حبیبی] امروزه اکثر انسان ها بیش از پنج سال پیش. . . مستعد ابتلا به بیماری فشار خون هستند.
[ترجمه ترگمان]امروزه بیش از پنج سال است که افراد مبتلا به کلسترول خون دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]امروزه مردم بیشتر از 5 سال پیش به عنوان کلسترول شناخته شده اند
5. He's obviously got a lot of political savvy.
[ترجمه ملیکا حبیبی] مسلم است. . . که او از شم سیاسی بسیار بالایی برخوردار بوده است.
[ترجمه ترگمان]او به طور واضح بسیاری از دانش سیاسی را درک کرده است
[ترجمه گوگل]او بدیهی است که بسیاری از زحمت های سیاسی
6. He is known for his political savvy and strong management skills.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر درک سیاسی و مهارت های مدیریتی قوی شناخته شده است
[ترجمه گوگل]او برای مهارت های مدیریتی قوی و قدرتمند خود شناخته شده است
7. There's been a nuclear accident, savvy?
[ترجمه ترگمان]یه حادثه هسته ای وجود داره، با فهم؟
[ترجمه گوگل]یک حادثه هسته ای وجود دارد، هوشمندانه؟
8. Keep your mouth shut! Savvy?
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] دهانت را ببند. فهمیدی؟؟
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! savvy \"؟\"
[ترجمه گوگل]دهانتان را ببندید باهوش
9. Savvy / PixTex combines the retrieval of text with pictures of documents from large databases.
[ترجمه ترگمان]Savvy \/ PixTex بازیابی متن با تصاویر اسناد از پایگاه داده های بزرگ را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]Savvy / PixTex ترکیبی از بازیابی متن با تصاویر اسناد از پایگاه داده های بزرگ است
10. Investors savvy enough to pick REITs that subsequently are taken over by other REITs stand to make handsome profits.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران به اندازه کافی زرنگ هستند که REITs را انتخاب کنند که متعاقبا توسط سایر REITs گرفته می شوند تا سود خود را به دست آورند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران به اندازه کافی برای انتخاب REIT ها که متعاقبا توسط دیگر REIT ها به دست می آیند، سود می برند
11. She hasn't got much savvy.
[ترجمه ترگمان]خیلی باهوش هم نیست
[ترجمه گوگل]او خیلی زرنگ نیست
12. On the contrary, it is becoming politically more savvy and more persuasive all the time.
[ترجمه ترگمان]برعکس، در تمام این مدت بیش از پیش savvy و more می شود
[ترجمه گوگل]برعکس، در تمام طول زمان، به لحاظ سیاسی معرفت تر و متقاعد کننده تر است
13. Both companies are founded upon savvy business ideas.
[ترجمه ترگمان]هر دوی این شرکت ها براساس ایده های کسبوکار دانا تشکیل می شوند
[ترجمه گوگل]هر دو شرکت بر اساس ایده های کسب و کار باهوش متکی هستند
14. Let cool and stir in thyme, marjoram, savvy, and chives.
[ترجمه ترگمان]از thyme، marjoram، savvy و chives بخوریم
[ترجمه گوگل]بگذارید سرد و تند و تیز در آویشن، مریمان، طعم دار، و Chives