1. a tumultuous welcome
خوشامد پر سر و صدا
2. His predecessor was accorded an equally tumultuous welcome.
[ترجمه ترگمان]جد او نیز با چنان استقبالی روبهرو شد
[ترجمه گوگل]پیشینیانش به همان اندازه خوشآمدید آشفته بود
3. It's been a tumultuous day at the international trade negotiations in Brussels.
[ترجمه ترگمان]یک روز پر آشوب در مذاکرات تجاری بین المللی در بروکسل بود
[ترجمه گوگل]این یک روز پر سر و صدا در مذاکرات تجاری بین المللی در بروکسل است
4. The tumultuous Cultural Revolution was chiefly responsible for the searing desire for change in China.
[ترجمه ترگمان]انقلاب فرهنگی آشفته عمدتا مسئول آرزوی searing برای تغییر در چین بود
[ترجمه گوگل]انقلاب فرهنگی پر سر و صدایی عمدتا مسئول تمایل به تغییر در چین بود
5. After the tumultuous events of 1990, Eastern Europe was completely transformed.
[ترجمه ترگمان]بعد از رویداده ای پر آشوب سال ۱۹۹۰، اروپای شرقی کاملا تغییر کرد
[ترجمه گوگل]پس از وقایع پر سر و صدای سال 1990، اروپای شرقی به طور کامل تغییر یافت
6. Mr Mandela was given a tumultuous reception in Washington.
[ترجمه شهرام کاکائی] در واشنگتن از آقای ماندلا استقبال پرغوغایی شد.
[ترجمه ترگمان]آقای ماندلا در واشنگتن یک میهمانی پر آشوب برپا کرد
[ترجمه گوگل]آقای ماندلا در واشنگتن یک پذیرش آشفته دریافت کرد
7. The victorious team were given a tumultuous welcome when they arrived home.
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه رسیدند تیم پیروز یک خوشامد پرشوری به او دادند
[ترجمه گوگل]تیم پیروزی هنگامی که به خانه می آمدند، خوشایند شگرفی دریافت کردند
8. His tumultuous triumph 5 years ago now seems a mere footnote in history.
[ترجمه ترگمان]پنج سال پیش پیروزی tumultuous او در تاریخ به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]پیروزی پر سر و صدای او 5 سال پیش اکنون یک پاورقی در تاریخ است
9. Dame Joan appeared to tumultuous applause and a standing ovation.
[ترجمه ترگمان]خانم جون با تشویق و تشویق تماشاگران شروع به تشویق جمعیت کرد
[ترجمه گوگل]دیم جوان به طرز شگفت انگیزی تشویق و آواز ایستاده بود
10. Delegates greeted the news with tumultuous applause.
[ترجمه ترگمان]نمایندگان با تشویق پرشوری از این خبر استقبال کردند
[ترجمه گوگل]اعضای این خبر با تشویق شگفت انگیزی به آن رسیدند
11. It was a tumultuous time in her life.
[ترجمه ترگمان]دوران پر هیاهوی زندگیش بود
[ترجمه گوگل]این زمان پر سر و صدا در زندگی او بود
12. There the continuing tumultuous interest initially stunned Amelia.
[ترجمه ترگمان]در آنجا ادامه علاقه tumultuous آملیا در ابتدا آملیا را گیج کرد
[ترجمه گوگل]در آن جا، علاقه مبرم آمیز، آملیا را خیره کرد
13. He received a tumultuous welcome.
[ترجمه ترگمان]استقبال گرمی کرد
[ترجمه گوگل]او یک خوش آمدید پر سر و صدا دریافت کرد
14. Tumultuous applause greeted a surprised Gerald as he made his way up towards their Majesties.
[ترجمه ترگمان]با شنیدن صدای تشویق و تشویق جرالد، همچنان که راه خود را به سوی Majesties پیش می گرفت، با تعجب گفت:
[ترجمه گوگل]کف زدن های پر سر و صدا جرالد را شگفت زده کرد و او را به سوی اعجوبه های خود راه داد
15. The prisoners were brought in by train to tumultuous shouts of revenge.
[ترجمه ترگمان]زندانیان را با قطار به فریادهای پر هیاهوی انتقام آوردند
[ترجمه گوگل]زندانیان به وسیله قطار به فریادهای سرکش انتقام آورده شدند