1. absent her testimony, we are finished
بدون شهادت او کارمان خراب است.
2. he is absent
غایب است.
3. five students were absent and twenty were present
5 شاگرد غایب و 20 شاگرد حاضر بودند.
4. what's your alibi for being absent so often?
به چه بهانه ای این همه غیبت می کنی ؟
5. he admonished them not to be absent again
به آنها هشدار داد که دیگر غایب نشوند.
6. He that fears you present, will hate you absent.
[ترجمه MM] کسی که از حضور تو می ترسد، در غیابت از تو متنفر خواهد شد.
[ترجمه ترگمان]او از تو می ترسد و از تو متنفر خواهد شد
[ترجمه گوگل]کسی که از شما می ترسد، از شما متنفر نخواهد شد
7. The eye is blind if the mind is absent.
[ترجمه ترگمان]چشم کور است اگر ذهن غایب باشد
[ترجمه گوگل]اگر ذهن غایب باشد، چشم کور است
8. I was absent once or twice.
[ترجمه ترگمان] من یکی دو بار اینجا نبودم
[ترجمه گوگل]من یک بار یا دو بار غایب شدم
9. Love was totally absent from his childhood.
[ترجمه ترگمان]عشق کاملا از دوران کودکی او غایب بود
[ترجمه گوگل]عشق از دوران کودکی کاملا دور بود
10. The teacher marked her down as absent.
[ترجمه ترگمان] معلم اون رو به عنوان غایب علامت گذاری کرده
[ترجمه گوگل]معلم او را به عنوان غایب تشخیص داد
11. He is absent from the meeting.
[ترجمه ترگمان]او از جلسه غایب است
[ترجمه گوگل]او در جلسه حضور ندارد
12. You've been absent six times according to our records.
[ترجمه ترگمان]طبق سوابق ما شش بار غایب بودی
[ترجمه گوگل]شما با توجه به سوابق ما شش بار شغلی نداشتید
13. Three witnesses gave testimony that he was absent at that time.
[ترجمه ترگمان]سه شاهد شهادت دادند که او در آن زمان غایب است
[ترجمه گوگل]سه شاهد شهادت دادند که در آن زمان در آنجا نبود
14. Local women were conspicuously absent from the meeting.
[ترجمه ترگمان]زنان محلی آشکارا از جلسه غایب بودند
[ترجمه گوگل]زنان محلی ظاهرا در جلسه حضور نداشتند
15. Long absent, soon forgotten.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود، خیلی زود فراموش شد
[ترجمه گوگل]از دل برود هر آنکه از دیده برفت
16. The Personnel Department keeps a record of employees absent through sickness.
[ترجمه ترگمان]اداره پرسنل سابقه کارمندان غایب از طریق بیماری را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]اداره کارکنان رکوردی از کارکنانی که در بیمار بودن نیستند را نگه می دارد
17. He has been absent from his desk for two weeks.
[ترجمه ترگمان]دو هفته است که از میزش بیرون نیامده است
[ترجمه گوگل]او مدت دو هفته از میز خود خارج شده است