1. convincing him was quite a job
مجاب کردن او کار کاملا شاقی بود.
2. his argument was quite convincing a corker!
استدلال او کاملا مجاب کننده و بسیار خوب بود.
3. his arguments were thoroughly convincing
استدلال های او کاملا متقاعد کننده بود.
4. I found his argument pretty convincing.
[ترجمه ناشناس] جر و بحث أو بسیار متقاعدم کرد
[ترجمه محدثه فرومدی] من استدلال او را بسیار قانع کننده یافتم
[ترجمه فرشاد] استدلالش برای من تا حدی قانع کننده بود .
[ترجمه علی حیدر] من استدلال او را بسیار قانع کننده دیدم.
[ترجمه ترگمان]جر و بحث او قانع کننده بود
[ترجمه گوگل]من استدلالم را بسیار متقاعد کردم
5. His arguments sound convincing but they're based on delusion.
[ترجمه ترگمان]استدلالات او قانع کننده است، اما آن ها مبتنی بر توهم هستند
[ترجمه گوگل]استدلالاتش متقاعد کننده است اما براساس توهم است
6. She sounded very convincing to me .
[ترجمه ترگمان]او به نظر من خیلی قانع کننده بود
[ترجمه گوگل]او بسیار متقاعد به من شد
7. There is convincing evidence of a link between exposure to sun and skin cancer.
[ترجمه ترگمان]شواهد قانع کننده ای دال بر ارتباط بین قرار گرفتن در معرض آفتاب و سرطان پوست وجود دارد
[ترجمه گوگل]شواهد قانع کننده ای وجود دارد مبنی بر ارتباط بین آفتاب و سرطان پوست
8. He further rationalized his activity by convincing himself that he was actually promoting peace.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر فعالیت خود را با متقاعد کردن خودش توجیه می کند که او در واقع ترویج صلح است
[ترجمه گوگل]او بیشتر فعالیت خود را با خود متقاعد کرد که او در واقع ترویج صلح است
9. Taylor wants a convincing victory to erase doubts about his team's ability to reach the World Cup finals.
[ترجمه ترگمان]تیلور یک پیروزی قانع کننده می خواهد تا شک در مورد توانایی تیمش برای رسیدن به فینال جام جهانی را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]تیلور می خواهد یک پیروزی قانع کننده برای پاک کردن شک و تردید در مورد توانایی تیمش برای رسیدن به فینال جام جهانی
10. They invented a very convincing alibi.
[ترجمه ترگمان]اونا یه بهونه قانع کننده برای متقاعد کردن اختراع کردن
[ترجمه گوگل]آنها یک آلبیبی بسیار متقاعد کننده را اختراع کردند
11. He put forward some very convincing arguments.
[ترجمه ترگمان]او چند بحث بسیار قانع کننده را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]او چند استدلال بسیار متقاعد کننده را مطرح کرد
12. Courtenay played the role in an utterly convincing way.
[ترجمه ترگمان]کورتنی این نقش را به طرزی بسیار قانع کننده ایفا کرد
[ترجمه گوگل]Courtenay نقش کاملا متقاعد کننده ایفا کرد
13. Compulsion will never result in convincing them.
[ترجمه ترگمان]Compulsion هرگز منجر به متقاعد کردن آن ها نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اجبار هرگز به آنها قانع نخواهد شد