بهم زدن، بر هم زدن، اذیت کردن، چروک شدن، پریشان کردن، مچاله کردن
tousled
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• tousled hair is untidy.
جملات نمونه
1. His hair was tousled and he looked as if he'd just woken up.
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده بود و طوری به نظر می رسید که انگار تازه از خواب بیدار شده باشد
[ترجمه گوگل]موهایش به هم ریخته بود و به نظر می رسید که او فقط بیدار شده بود
[ترجمه گوگل]موهایش به هم ریخته بود و به نظر می رسید که او فقط بیدار شده بود
2. Her gaze fell on Kate's tousled hair.
[ترجمه ترگمان]نگاهش روی موهای ژولیده کیت افتاد
[ترجمه گوگل]نگاه او به موهای کایت کادویی افتاد
[ترجمه گوگل]نگاه او به موهای کایت کادویی افتاد
3. The tousled clouds have dispersed from the sky.
[ترجمه ترگمان]ابره ای ژولیده از آسمان پراکنده شده اند
[ترجمه گوگل]ابرهای برافراشته شده از آسمان پراکنده شده اند
[ترجمه گوگل]ابرهای برافراشته شده از آسمان پراکنده شده اند
4. He came to breakfast, all tousled, in last night's clothes.
[ترجمه Figure] او با موهای ژولیده و با همان لباسهای شب قبل برای صرف صبحانه آمد.
[ترجمه ترگمان]او برای صرف صبحانه در لباس شب قبل به صرف صبحانه آمد[ترجمه گوگل]او در لباس شب گذشته صبحانه را فراگرفت
5. A small tousled head appeared in the doorway.
[ترجمه ترگمان]سر جیمز کوچک در آستانه در ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک سر کوچک درهم و برهم در داخل درب ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک سر کوچک درهم و برهم در داخل درب ظاهر شد
6. His brown curls were tousled and his cheeks were still flushed from sleep.
[ترجمه ترگمان]موهای قهوه ای رنگش ژولیده بود و گونه هایش هنوز از خواب برافروخته بودند
[ترجمه گوگل]فرهای قهوه ای او به هم ریخت و گونه هایش هنوز از خواب رفته بود
[ترجمه گوگل]فرهای قهوه ای او به هم ریخت و گونه هایش هنوز از خواب رفته بود
7. His hair was all tousled, a scarf round his neck, touching his braces.
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده بود، روسری به دور گردنش بود و braces را لمس می کرد
[ترجمه گوگل]موهایش همه را به هم ریخته بود، روسری دور گردن او، با دست و پنجه نرم او
[ترجمه گوگل]موهایش همه را به هم ریخته بود، روسری دور گردن او، با دست و پنجه نرم او
8. Springing up, she smoothed back her tousled hair and hurriedly unbolted the door to Bethany smiling at her.
[ترجمه ترگمان]بیرون آمد و موهای ژولیده خود را صاف کرد و با عجله در را باز کرد تا بتانی به او لبخند بزند
[ترجمه گوگل]بهار، او موهایش را به هم ریخت و به آرامی لبخند زد و با لبخند زدن به وی به طرف او نشست
[ترجمه گوگل]بهار، او موهایش را به هم ریخت و به آرامی لبخند زد و با لبخند زدن به وی به طرف او نشست
9. His eyes were ice-blue, his hair soft and tousled brown, his mustache immaculately trimmed.
[ترجمه ترگمان]چشمانش آبی بود، موهایش نرم و قهوه ای بود، سبیلش تر و تمیز بود
[ترجمه گوگل]چشمان او یخ آبی بود، موهایش را نرم و قهوه ای برافروخته بود، سبیلش بی نظیر بریده شد
[ترجمه گوگل]چشمان او یخ آبی بود، موهایش را نرم و قهوه ای برافروخته بود، سبیلش بی نظیر بریده شد
10. Tousled hair and upswept tendrils have become your trademark, do you like that?
[ترجمه ترگمان]موهای tousled و upswept trademark تجاری شما تبدیل شده اند، این را دوست دارید؟
[ترجمه گوگل]موی سرخ شده و تمساح های پرمحتوا به علامت تجاری شما تبدیل شده اند، آیا این را دوست دارید؟
[ترجمه گوگل]موی سرخ شده و تمساح های پرمحتوا به علامت تجاری شما تبدیل شده اند، آیا این را دوست دارید؟
11. In the dimness, his tousled hair seemed to send out rays of its own brightness.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در تاریکی، موهای ژولیده او پرتوه ای نور خود را بیرون می فرستد
[ترجمه گوگل]در تاریکی، موهایش به نظر می رسید که اشعه های روشنایی خود را می فرستد
[ترجمه گوگل]در تاریکی، موهایش به نظر می رسید که اشعه های روشنایی خود را می فرستد
12. He could sec her troubled eyebrows, her tousled hair as she sat brooding about what might be happening in Rome.
[ترجمه ترگمان]ابروهایش را بالا برد و اخم کرد، موهای ژولیده و ژولیده او در حالی که به فکر فرو رفتن در رم بود
[ترجمه گوگل]او می تواند از موهایش ناراحت شود، موهایش را برداشت، چون او در مورد چیزی که در رم اتفاق می افتد می میرد
[ترجمه گوگل]او می تواند از موهایش ناراحت شود، موهایش را برداشت، چون او در مورد چیزی که در رم اتفاق می افتد می میرد
13. A slender youth with dark tousled hair and eyes of a stormy blue.
[ترجمه ترگمان]جوانی باریک اندام با موهای ژولیده و چشمان آبی توفانی
[ترجمه گوگل]یک جوان بلند و باریک با موهای تیره و تیره و چشم آبی طوفانی
[ترجمه گوگل]یک جوان بلند و باریک با موهای تیره و تیره و چشم آبی طوفانی
14. His black hair was tousled, blown by the wind, shining strands of it across his brown forehead.
[ترجمه ترگمان]موهای سیاهش در اثر وزش باد به هم ریخته بود و رشته های درخشان آن را روی پیشانی قهوه ای رنگش انداخته بود
[ترجمه گوگل]موهای سیاهش را به طرف باد چرخانده، رشته های درخشان آن را در پیشانی قهوه ای خود قرار داده است
[ترجمه گوگل]موهای سیاهش را به طرف باد چرخانده، رشته های درخشان آن را در پیشانی قهوه ای خود قرار داده است
15. Dustin's neat Beatle cut is slightly tousled and there is a close-up of a mole on his right shoulder.
[ترجمه ترگمان]موهای منظم داستین Beatle کمی ژولیده است و یک خال گوشتی روی شانه راستش وجود دارد
[ترجمه گوگل]برش بی نظیر Dustin کمی بریده شده است و نزدیک بینی یک مول در شانه راست خود وجود دارد
[ترجمه گوگل]برش بی نظیر Dustin کمی بریده شده است و نزدیک بینی یک مول در شانه راست خود وجود دارد
پیشنهاد کاربران
ژولیده، نامرتب، به هم ریخته, پریشان
disheveled, untidy, rumpled
Tousled hair is messy, windblown, or otherwise unkempt.
a bed with tousled sheet
disheveled, untidy, rumpled
Tousled hair is messy, windblown, or otherwise unkempt.
a bed with tousled sheet
کلمات دیگر: