1. cardiopulmonary resuscitation
احیای قلبی - ریوی
2. We gave him mouth - to - mouth resuscitation and heart massage.
[ترجمه Goli] ما بهش تنفس دهان به دهان و ماساژ قلبی دادیم
[ترجمه ترگمان]ما بهش دهان و دهان و ماساژ قلب دادیم
[ترجمه گوگل]ما به او احیا دهان به دهان و ماساژ قلب دادیم
3. Despite attempts at resuscitation, Mr Lynch died a week later in hospital.
[ترجمه محمود شیخ ممو] علیرغم تلاش برای احیا، آقای لینچ یک هفته بعد در بیمارستان فوت شد
[ترجمه ترگمان]آقای لینچ علی رغم تلاش در احیا، یک هفته بعد در بیمارستان جان باخت
[ترجمه گوگل]علیرغم تلاش برای احیا، آقای لینچ یک هفته بعد در بیمارستان بستری شد
4. Continue resuscitation until the person starts breathing and then place them in the recovery position.
[ترجمه ترگمان]به resuscitation ادامه دهید تا فرد شروع به تنفس کند و سپس آن ها را در وضعیت ریکاوری قرار دهد
[ترجمه گوگل]احیا ادامه دادن تا زمانی که شخص شروع به تنفس کند و سپس آنها را در موقعیت بازیابی قرار دهد
5. There is a state-of-the-art cardiac resuscitation unit, much better than the one on the general medical wards.
[ترجمه ترگمان]یک واحد احیای قلبی وجود دارد که بسیار بهتر از واحد پزشکی عمومی است
[ترجمه گوگل]واحد احیای قلبی پیشرفته ای است که بسیار بهتر از بخش های عمومی پزشکی است
6. He was given mouth-to-mouth resuscitation.
[ترجمه میلاد علی پور] به او تنفس دهان به دهان داده شد
[ترجمه ترگمان] من سرم رو از سرم بیرون کردم
[ترجمه گوگل]او احیاء دهان به دهان داده شد
7. I immediately started giving him mouth-to-mouth resuscitation and heart massage.
[ترجمه میلاد علی پور] عملیات احیاء رو بلافاصله, با تنفس دهان به دهان و کمپرس ( ماساژ ) قلبی شروع کردم
[ترجمه ترگمان]من فورا شروع کردم به دهان و دهان تنفس کردن و ماساژ قلب
[ترجمه گوگل]من بلافاصله شروع به احیا دهان به دهان و ماساژ قلب دادم
8. It would be appropriate to offer ordinary resuscitation with suction, physiotherapy and antibiotics.
[ترجمه ترگمان]ارائه resuscitation معمولی با مکش، فیزیوتراپی و آنتی بیوتیک ها مناسب خواهد بود
[ترجمه گوگل]مناسب است که احیاء عادی با مکش، فیزیوتراپی و آنتی بیوتیک انجام شود
9. She tore open his shirt and began cardiopulmonary resuscitation.
[ترجمه ترگمان]پیراهنش را پاره کرد و شروع به تنفس مصنوعی کرد
[ترجمه گوگل]او پیراهن خود را باز کرد و احیا قلب و عروق را آغاز کرد
10. There was no cardiac output and resuscitation was abandoned at 55 a. m.
[ترجمه محمود شیخ ممو] هیچ خروجی ( عکس العمل ) قلبی وجود نداشت و احیا در 55 دقیقه بامداد متوقف شد.
[ترجمه ترگمان]هیچ خروجی قلبی وجود نداشت و resuscitation در ۵۵ سالگی رها شد متر
[ترجمه گوگل]هیچ خروجی قلبی وجود نداشت و احیا در 55 سالگی رها شد متر
11. When mouth to mouth resuscitation is needed there is a particularly high risk of subsequent sudden death.
[ترجمه ترگمان]وقتی دهان به هوش ضروری است، خطر بسیار بالایی از مرگ ناگهانی متعاقب آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که نیاز به احیا دهان و دهان وجود دارد، خطر مرگ ناگهانی ناشی از آن بالا است
12. The Times reporter closely followed the resuscitation attempt.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر تایمز از نزدیک اقدام به احیا را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]خبرنگار تایمز نزدیک به تلاش احیا شد
13. Resuscitation restored the circulation, but the patient required artificial ventilation and inotropic support thereafter.
[ترجمه ترگمان]Resuscitation جریان گردش را دوباره برقرار کرد، اما بیمار از آن پس از آن به تهویه مصنوعی نیاز داشت و پس از آن از آن حمایت کرد
[ترجمه گوگل]جبران احیاء گردش خون را به حالت عادی بازگرداند، اما بیمار پس از آن تهویه مصنوعی و پشتیبانی غیرقابل برگشت بود
14. Locals say Stacey needed mouth-to-mouth resuscitation at the scene and was taken to hospital where her is condition was described as stable.
[ترجمه ترگمان]افراد محلی می گویند استیسی به احیای دهان به دهان در صحنه نیاز دارد و به بیمارستانی برده شد که وضعیتش در آنجا پایدار توصیف شده است
[ترجمه گوگل]مردم محلی می گویند استیسی نیاز به احیا دهان به دهان در صحنه دارد و به بیمارستان منتقل می شود که وضعیت او وضعیت پایدار است
15. To investigate the liquid resuscitation in approach to treatment of the obstetrical hemorrhagic shock.
[ترجمه ترگمان]برای تحقیق در مورد هوش آوردن مایع در رویکرد برای درمان ضربه خون آور obstetrical
[ترجمه گوگل]برای بررسی احیا مایع در رویکرد به درمان شوک هموراژیک مادری