ادامه داشت
went on
پیشنهاد کاربران
passed
Went on=proceed
اقدام کردن، حرکت کردن
اقدام کردن، حرکت کردن
( Past form of ( go on
حرکت کردن، اقدام کردن
[نقل از هزاره,
He went on to say that . .
بعد گفت که. . . ،
آنگاه گفت که. . . ،
He went on to say that . .
بعد گفت که. . . ،
آنگاه گفت که. . . ،
گذشتن، طی شدن
suggests longer than exoected/dragged on
کلمات دیگر: